علمی و پژوهشی
رضا اشرف زاده؛ زهرا عباسی
چکیده
آبراهام مزلو از پایه گذاران روانشناسی انسان گرا، برای انسان کامل مورد نظر خود که از آن به فرد خود شکوفا تعبیر می کند، ویژگی هایی را عرضه می کند که طبق دیدگاه وی، در مورد بیشتر افراد موفّق مصداق دارد. در آثار حماسی به علّت نفس حماسه با شمار بالایی از افراد موفق روبه رو هستیم مخصوصا در بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه وگرشاسب نامه که عناصر ...
بیشتر
آبراهام مزلو از پایه گذاران روانشناسی انسان گرا، برای انسان کامل مورد نظر خود که از آن به فرد خود شکوفا تعبیر می کند، ویژگی هایی را عرضه می کند که طبق دیدگاه وی، در مورد بیشتر افراد موفّق مصداق دارد. در آثار حماسی به علّت نفس حماسه با شمار بالایی از افراد موفق روبه رو هستیم مخصوصا در بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه وگرشاسب نامه که عناصر اصلی ویژه ی افراد خودشکوفای مزلو در اندیشه ها، رفتار و گفتار آن ها قابل ارزیابی است.در این پژوهش به توصیف و تحلیل شخصیّت های بارز در آثار حماسی ذکر شده می پردازیم. در واقع در این پژوهش از شخصیّت های داستان های حماسی به عنوان الگوی ایرانی برای نظریّه ی مزلو و راجرز نام برده می شود. به نظر می رسد که نظریات اشاره شده فقط متعلق به سده ی بیستم میلادی نیست و حتی در قرن های دور هم کارایی و کاربرد داشته اند. خالق آثار مورد بررسی در ترسیم شخصیت های داستانی، به امورات و نیاز های آن ها همواره توجه داشته و شخصیت های اصلی داستان که به نوعی دارای نیروهای خارق العاده هم هستند؛ به آن اصل خود شکوفایی دست یافته اند.
علمی و پژوهشی
مریم باقی
چکیده
اقتباس و استفاده از آیات وحی و احادیث نبوی در متون نثر فارسی و عربی بعد از اسلام امری رایج بود که به اقتضای معنی یا برای آرایش و زینت کلام به روشهای مختلف به کار میرفت. این کاربرد در انواع متون نثر فارسی اعم از عرفانی، مکاتیب، قصص و تواریخ و... کم و بیش رایج بود. مکاتیب سنایی از جمله متون نثر فنی در قرن ششم است که در آن، آیات و احادیث، ...
بیشتر
اقتباس و استفاده از آیات وحی و احادیث نبوی در متون نثر فارسی و عربی بعد از اسلام امری رایج بود که به اقتضای معنی یا برای آرایش و زینت کلام به روشهای مختلف به کار میرفت. این کاربرد در انواع متون نثر فارسی اعم از عرفانی، مکاتیب، قصص و تواریخ و... کم و بیش رایج بود. مکاتیب سنایی از جمله متون نثر فنی در قرن ششم است که در آن، آیات و احادیث، به وفور و برای اغراض مختلف و به شیوههای متعدد با رعایت پیوستگی لفظی و معنایی با متن فارسی آن به کار رفتهاست. در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا جنبههای مختلف ارتباط لفظی و معنوی عبارات قرآنی و حدیثی با متن فارسی آن بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در «مکاتیب» سنایی از جهت لفظی، آیات و روایات به عنوان جزئی از نثر فارسی دارای نقشهای مختلف دستوری هستند و از نظر بلاغت هم در بعضی عناصر بلاغی به کار میروند. اقتباسهای قرآنی و حدیثی از نظر معنوی نیز با متن فارسی پیوستگی دارند و برای تتمیم و تکمیل کلام و تأیید و تأکید آن استعمال شدهاند.
علمی و پژوهشی
زهرا بشیری؛ حسن قمی
چکیده
طاهره صفّارزاده یکی از برجستهترین شاعران معاصر است که در دهۀ پنجاه به اوج شکوفایی هنری رسید. وی با انتشار مجموعه شعرهای «طنین در دلتا»، «سدّ و بازوان» و «سفر پنجم» به سبک ویژۀ خود دست یافت. از صفّارزاده در حوزۀ شعر 238 عنوان شعر باقی ماندهاست که بررسی و تحلیل آنها به منظور جریانشناسی دقیق شعر معاصر امری لازم ...
بیشتر
طاهره صفّارزاده یکی از برجستهترین شاعران معاصر است که در دهۀ پنجاه به اوج شکوفایی هنری رسید. وی با انتشار مجموعه شعرهای «طنین در دلتا»، «سدّ و بازوان» و «سفر پنجم» به سبک ویژۀ خود دست یافت. از صفّارزاده در حوزۀ شعر 238 عنوان شعر باقی ماندهاست که بررسی و تحلیل آنها به منظور جریانشناسی دقیق شعر معاصر امری لازم مینماید. این مقاله با توجه به عنوانهای شعری صفّارزاده در یازده مجموعه، به سبکشناسی عناوینِ شعری صفّارزاده در سه بُعد: «ساختاری»، «هنری» و «فکری» میپردازد. فرضیۀ ابتدایی پژوهش این است که بدون توجه به خواندنِ اشعار یک شاعر در مرحلۀ اول میتوان مجموعه دستگاه فکری شاعر را کشف و بررسی کرد. در این مقاله بر اساس عنوانشناسی اشعار صفّارزاده، مشخص شد که میان عنوان و اندیشۀ حاکم بر اشعار ایشان، انسجام و پیوستگی قابل توجهی وجود دارد.
علمی و پژوهشی
میثم زارع
چکیده
بزرگ علوی یکی از پیشگامان داستاننویس ایران است که مانند همه نویسندگان در نوشتههای خود از علم بیان به ویژه رکن مهم آن ـ تشبیه ـ سود جستهاست. در این نوشتار تلاش بر این است تا از طریق روش توصیفی ـ تحلیلی، تشبیهاتی که علوی در دو مجموعه داستان «چمدان» و «ورق پارههای زندان» به کار برده است، مورد بررسی قرار ...
بیشتر
بزرگ علوی یکی از پیشگامان داستاننویس ایران است که مانند همه نویسندگان در نوشتههای خود از علم بیان به ویژه رکن مهم آن ـ تشبیه ـ سود جستهاست. در این نوشتار تلاش بر این است تا از طریق روش توصیفی ـ تحلیلی، تشبیهاتی که علوی در دو مجموعه داستان «چمدان» و «ورق پارههای زندان» به کار برده است، مورد بررسی قرار گیرد. علوی در داستان «چمدان» که دید چپگرایانۀ آشکاری ندارد، تشبیهاتش بیشتر معطوف به توصیف زنان و طبیعت است؛ اما در «ورق پارههای زندان»، تشبیهاتش بیشتر با زمینۀ اندیشه چپی همراه است و میتوان ردپای اندیشۀ مارکسیستی را در آن دید. علوی در تشبیهات بیشتر به توصیف اشخاص، زندان، اشیا و... پرداخته است. «تشبیه مرکب» نیز بیشتر تشبیهات آثار بزرگ علوی را شامل میشوند.
علمی و پژوهشی
امیرحسین صادقی
چکیده
دو مفهوم «دیگری» و «دیگریسازی» از مفاهیم پر بسامد در پژوهشهای جدید در ادبیات پسااستعماری است. درونمایة اصلی رمانِ «همه چیز فرومیپاشد»، نوشتۀ چینوا آچبه، آسیبشناسیِ علل عدم موفقیتِ مقاومت فرهنگ بومی آفریقایی در برابر فرهنگ غربی است. هر چند بسیاری از منتقدین، در پرتو نظریة نقد پسااستعماری ...
بیشتر
دو مفهوم «دیگری» و «دیگریسازی» از مفاهیم پر بسامد در پژوهشهای جدید در ادبیات پسااستعماری است. درونمایة اصلی رمانِ «همه چیز فرومیپاشد»، نوشتۀ چینوا آچبه، آسیبشناسیِ علل عدم موفقیتِ مقاومت فرهنگ بومی آفریقایی در برابر فرهنگ غربی است. هر چند بسیاری از منتقدین، در پرتو نظریة نقد پسااستعماری تلاش کردهاند جنبة ضداستعماری رمان و نقش غربیها را در اضمحلال جامعة بومیِ آفریقایی برجسته کنند اما مقالة پیشرو بر آن است تا نشان دهد که آچبه با پر رنگ کردن نقش مخربِ «دیگری سازی» در درونِ خودِ جامعة سنتی آفریقایی، آن را از جمله علل مهم مقهور شدن فرهنگ آفریقایی در برابر فرهنگ استعماری غرب معرفیکند. اصلیترین پایة نظریِ نوشتة حاضر، نظریات گایاتری اسپیوک (Spivak)، منتقد هندیتبار است. اسپیوک با نقد نظریات خودمحورانة نظریهپردازانِ پسااستعماری و فمینیسم غربی و همینطور با برجستهکردن مفهومِ «به حاشیه راندهشدگان یا نیروهای جزء» (subaltern)، کمک میکند که بتوان آثار ادبی نویسندگان غیر غربی را با نگاه متناسب با این آثار بررسی کرد، نه صرفاً با رویکرد خودمحورانة غربی. مقالة حاضر با تکیه بر این نظریات تلاش خواهد کرد تا نشان دهد چگونه فرآیند دیگریسازی در درون یک جامعة آفریقایی با ایجاد تفرقه و شکاف در درون این جامعه فرصت مناسبی را در اختیار استعمارگران بیگانه قرار میدهد تا با نفوذ و تاثیرگذاری بر به حاشیهراندهشدگان ارکان فرهنگی و ساختار قدرت تا به طور کامل در اختیار بگیرند.
علمی و پژوهشی
نسرین کریم پور؛ فاطمه اختران فر
چکیده
خداشناسی از بنیادیترین دغدغههای فکری کودکان است. این شناخت، به زندگی کودک جهت داده و درک معنای حیات را برای وی آسان میسازد. آشناسازی کودکان با قرآن و معارف قرآنی، از راههای سنجیده و مناسبِ معرفت آموزی کودکان است. در این راه تعامل معنوی با کودک از طریق ادبیّات و هنر کودکان و توجه به عنصر زیباییشناسی بهعنوان یک عنصر اساسی ...
بیشتر
خداشناسی از بنیادیترین دغدغههای فکری کودکان است. این شناخت، به زندگی کودک جهت داده و درک معنای حیات را برای وی آسان میسازد. آشناسازی کودکان با قرآن و معارف قرآنی، از راههای سنجیده و مناسبِ معرفت آموزی کودکان است. در این راه تعامل معنوی با کودک از طریق ادبیّات و هنر کودکان و توجه به عنصر زیباییشناسی بهعنوان یک عنصر اساسی در تربیت دینی آنان میتواند بر میزان درک و شناخت کودکان و انتقال بهتر مفاهیم دینی و قرآنی تأثیرگذارتر عمل نماید. به همین منظور در تحقیق حاضر ده سورۀ کوتاه و منظوم قرآن برای کودکان از دو جنبۀ «ساخت شعر کودک» و «ترجمۀ درست آیات» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاست. هدف آن است که میزان درستی و کیفیت این اشعار به لحاظ روساخت و محتوایِ معرفتی آنها نشان داده شود و محاسن و معایب کار آشکار گردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که تا رسیدن به نمونههای بینقص، کامل و دقیقتر این نوع از اشعار کودکانه، فاصله فراوانی وجود دارد.
علمی و پژوهشی
پدرام میرزایی؛ فریده ستار زاده
چکیده
سبک نحوه و نوع بیان است؛ وحدت منبعث از تکرار عوامل یا مختصاتی است که در آثار کسی هست؛ این مختصات هم مسأله زبان است، هم مسأله فکر و هم گزینش خاصی از واژهها، تعابیر و عبارات که توجه خواننده را به خود جلب میکند. در این مقاله غزلی از حافظ شیرازی و غزلی از خواجو کرمانی، دو شاعر هم عصر که دارای وزن، قافیه و ردیف همسانی هستند، برگزیده شدهاست. ...
بیشتر
سبک نحوه و نوع بیان است؛ وحدت منبعث از تکرار عوامل یا مختصاتی است که در آثار کسی هست؛ این مختصات هم مسأله زبان است، هم مسأله فکر و هم گزینش خاصی از واژهها، تعابیر و عبارات که توجه خواننده را به خود جلب میکند. در این مقاله غزلی از حافظ شیرازی و غزلی از خواجو کرمانی، دو شاعر هم عصر که دارای وزن، قافیه و ردیف همسانی هستند، برگزیده شدهاست. از اینرو در این پژوهش قصد داریم به بررسی مختصات عمدۀ سبکی این دو غزل در سطوح ادبی، زبانی و فکری بپردازیم تا افتراقات و اشتراکات و مختصات عمدۀ سبکی غزلیات این دو شاعر مشخص شود. با شناخت سبک هر دو شاعر میتوان به بسیاری از خصلتهای روانی، اخلاقی و اندیشه آنها پی برد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که هر دو شاعر در سطح زبانی نزدیک به هم عمل کردهاند و تشخّص سبکیِ دوره در لغات هر دو شاعر بارز است. در سطح فکری، شیخ صنعان هسته مرکزی هر دو غزل را تشکیل میدهد، ولی لحنِ طنز حافظ گویاتر است. شاخصترین فرق دو غزل حافظ شیرازی و خواجوی کرمانی در سطح ادبی است.