وحید مبارک؛ مریم لک
چکیده
داستان عامیّانۀ امیرارسلان مانند یک صحنۀ نمایش، روحیّات مردم دورۀ قاجار را با همۀ ناملایمات و اوضاع نامساعد آن به تصویر درمیآورد و نمایانگر ذهنیّت و وضع مردم آن عصر است. به همین دلیل، داستانهای عامّه را میتوان آینۀ تمامنمای دوران تألیفشان دانست. با بررسی ساختار دستوری این آثار میتوان به سبک دوره یا نویسنده نیز دست یافت. بررسی ...
بیشتر
داستان عامیّانۀ امیرارسلان مانند یک صحنۀ نمایش، روحیّات مردم دورۀ قاجار را با همۀ ناملایمات و اوضاع نامساعد آن به تصویر درمیآورد و نمایانگر ذهنیّت و وضع مردم آن عصر است. به همین دلیل، داستانهای عامّه را میتوان آینۀ تمامنمای دوران تألیفشان دانست. با بررسی ساختار دستوری این آثار میتوان به سبک دوره یا نویسنده نیز دست یافت. بررسی ساخت و بسامد طبقۀ دستوری قید، نیز، میتواند به شناخت بخش زبانی سبک شخص و سبک دورۀ او منجر شود. هدف این مقالۀ توصیفی- تحلیلی، بررسی انواع قید و گروههای قیدی در داستان امیرارسلان نامدار و نشانههای آن در سبک شخصی راوی است؛ به طوریکه پس از بررسی مبانی و پیشینه، بسامد فراوانی هر گروه به کمک نمودار به تفکیک مشخّص شده، آنگاه با مقایسه به تحلیل دادهها پرداخته است. فرض بر محدود بودن کاربست قید است امّا یافتهها نشان میدهد که بسامد بهکارگیری انواع قید مشترک و خاص و گروههای قیدی در این اثر قابل توجّه و زیاد است، میتوان این ویژگی را وابسته به گفتگو محور بودن متن و تعدّد فراوان قهرمانان، کثرت حوادث و گفتار گذاریهای نمایشی و متقابل در امیرارسلان دانست که با نقّالی و نمایش نقّالیگونه راوی داستان شکل گرفته است. مهمترین نکته این است که بهکارگیری گونههای مختلف قید در این اثر، موجب فضاسازیهای دقیق و توصیفات برجسته شده است. تعدّد بالای قیدهای حالت و کیفیّت، به منظور شرح احوال قهرمانان داستان و همچنین بسامد زیاد قیود مشترک به منظور بیان توصیفات روشن، موجب اطناب متن میگردد و اطناب، مشخصّۀ سبک عصر نویسنده است.
علیرضا نبی لو
چکیده
سوسن، از موضوعات و عناصری است که در شعر اغلب شاعران به کار رفته و با توجه به اوصاف و ویژگیهایش، امکان تصویر سازی بسیاری ایجاد کرده است،هدف این پژوهش،بررسی و تحلیل تصویر سازی شاعران از سوسن است، هدف دیگر، ترسیم نوع نگرش شاعران به این موضوع در طول تاریخ ادب فارسی است، از سوی دیگر میزان ابتکارها و تقلیدها در این تصویر سازی و نیز تنوع تصاویر ...
بیشتر
سوسن، از موضوعات و عناصری است که در شعر اغلب شاعران به کار رفته و با توجه به اوصاف و ویژگیهایش، امکان تصویر سازی بسیاری ایجاد کرده است،هدف این پژوهش،بررسی و تحلیل تصویر سازی شاعران از سوسن است، هدف دیگر، ترسیم نوع نگرش شاعران به این موضوع در طول تاریخ ادب فارسی است، از سوی دیگر میزان ابتکارها و تقلیدها در این تصویر سازی و نیز تنوع تصاویر شعری گل سوسن مشخص می گردد. با بهره گیری از روش کتابخانه ای،53شاعر انتخاب شده و از طریق تحلیل و طبقه بندی به بررسی تصاویر شعری گل سوسن در آثار این شاعران پرداخته شده و طبق معیار تقّدم و تأخّر تاریخی،تصاویر تقلیدی و ابتکاری مشخص گردیده و با استفاده از جدول و نمودار،یافته ها عینی و ملموستر نشان داده شد.برخی از یافته های این پژوهش بدین قرار است:در شعر این شاعران،بیش از753تصویر متنوّع و 396تصویر منحصر بفرد از گل سوسن دیده می شود،رابطه سوسن با گل، لاله، سرو، آزادی، چهره و عارض، نرگس، زبان، بو، ده زبانی، خاموشی، آزادگی، سنبل، یاسمن، بنفشه، نسرین، تازگی، بندگی و سیر و... در شعر آنان به ترتیب، بیشترین بسامد را دارد.مولوی، امیرمعزی، حسن غزنوی، قطران، فرخی و جامی بیشترین تصاویر ابتکاری را از سوسن پدید آورده اند.همچنین رابطه سوسن با اوصاف و اعمال انسانی(50درصد) و عناصر طبیعت(5/15درصد) پر بسامدتر از سایر موضوعات است.
سوده عباسی سرداری؛ یحیی کاردگر
چکیده
چکیدهپژوهشگران «غزل3» از دفتر «آخر شاهنامه» سرودۀ مهدی اخوان ثالث را یکی از بهترین تغزلات معاصر دانستهاند. دلایل این برتری چیست و چرا این غزل در شعر معاصر چنین جایگاهی یافته است؟ یافتههای این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیلی و توصیفی نشان میدهد که این غزل در چهار حوزۀ زبانی، موسیقایی، بلاغی و محتوایی، مرزهای شعر را ...
بیشتر
چکیدهپژوهشگران «غزل3» از دفتر «آخر شاهنامه» سرودۀ مهدی اخوان ثالث را یکی از بهترین تغزلات معاصر دانستهاند. دلایل این برتری چیست و چرا این غزل در شعر معاصر چنین جایگاهی یافته است؟ یافتههای این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیلی و توصیفی نشان میدهد که این غزل در چهار حوزۀ زبانی، موسیقایی، بلاغی و محتوایی، مرزهای شعر را درنوردیده و به ساحت جدیدی از وحدت هنری دست یافته است. از نظر زبانی، پیوند با عناصر زبانی گذشته در سطح واژگان و نحو، سبب هنجارگریزی زمانی یا آرکائیسم شده و فضاسازی چندسویۀ زبانی را پدید آورده که امری تقلیدناپذیر است. وزن عروضی جدید این اثر، با مضمون عاشقانه و تراژیک آن هماهنگ بوده و در کنار صنعت واج آرایی و تکرار، غزل3 را از موسیقی درونی و بیرونی سرشار کرده است. از نظر بلاغی، کوشش اخوان در بهرهمندی از شکل ابتکاری آرایههای بیانی و بدیعی و اجتناب از کلیشههای رایج و مبتذل، تصاویر بلاغی را در جهت محتوای غنایی غزل به پیش برده است. به لحاظ درونمایه، بازنمود نوستالژی حضور معشوق در بهترین لحظههای زندگی شاعر، توصیف عظمت وجود او در کوچههای عاشقی و تحمل اندوه هجران او، فضای شعر را از صمیمیت و لطافت یک عشق واقعی و تجربه شده آکنده ساخته و زاویه دیدی متفاوت از معشوق و عشق پاک ارائه میکند. این مجموعه عوامل، «غزل3» را به الگوی موفقی برای عاشقانههای نو نیمایی و شعر غنایی معاصر تبدیل کردهاند.