تحلیل شگردهای روایی در ‌گفتمان‌های انتقادی رمان «جزیره سرگردانی» دانشور بر اساس سطح توصیف (تحلیل زبان‌شناختی و بلاغی) رویکرد نورمِن فِرکلاف

نوع مقاله : دستوری-بلاغی

نویسندگان

1 دانش آموختة دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران

2 استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

3 استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران

10.22091/jls.2024.10197.1564

چکیده

تحلیل‌گفتمان‌انتقادی رویکردی است که زبان را به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی می‌کند و بر نحوة بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیلة متن و گفتگو تأکید می‌کند. تحلیل‌گفتمان یا تحلیل کلام به مطالعاتی اطلاق می‌شود که زبان نوشتاری، گفتاری یا نشانه‌ای را مورد تحلیل قرار می‌دهند. ژانر «داستان» جدّی‌ترین قالب از نظر درآمیختگی با ابعاد انسانی، فرهنگی و اجتماعی به شمار می‌آید. بنابراین می‌توان ادعا کرد که ظرفیّت داستان از حیث تناسب با تحلیل‌گفتمان، تا حدّی است که بتوان داستان‌ها را ظرفِ گفتمانروزگارِ نویسنده و آیینة جامعه او دانست؛ یکی از مؤلفه‌های مهم در گفتمان انتقادی، الگوی نورمن فرکلاف است که با بهره‌گرفتن از مؤلفه‌های او می‌توان ویژگی‌هایی را در متن یافت که با قرائت عادی نادیده گرفته می‌شوند. رمان «جزیره سرگردانی» به دلیل ماهیّت منحصر به فرد و پیوندهای نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی با روش تحلیل‌گفتمانی و کشف عناصر سبکی ویژه آن سنخیّت زیادی دارد؛ که می‌توان با تأمّل و بازخوانی آن‌، به حوادث مهّم و جریان‌ساز سیاسی ایران و بزرگ‌ترین مسائل در ذهن شخصیّت‌های رمان پی برد. در این پژوهش نحوة تعامل و ارتباط بینامتنی گفتمان‌های رمان «جزیره سرگردانی» اثر دانشور،با مسائل سیاسی- اجتماعی، مختصه‌های زبانی و فرازبانی مؤثر و روابط منطقی بین واژه‌ها، مورد بررسی قرار می‌گیرد. با توجه با بررسی‌های صورت گرفته شده، این نتایج حاصل شد که تمامی شگردهای بلاغی و دستوری از جمله انواع لایه‌های معنایی، استعارات و کاربرد پویا سازی آن‌ها، انتخاب واژگان متناسب با شخصیت‌ها، فرایند مدل‌سازی و تبیین استعاری، گزینش زاویه دید سوم شخص، کاربرد قیدها به عنوان (یکی از مهم‌ترین نمایه‌های زبان‌شناختی که مبیّن میزان و شدّت جهان‌بینی هستند) و... همگی در خدمت هدف نویسنده- بیان واقعیّت‌های تاریخی، اوضاع فرهنگی، فکری و اجتماعی معاصر ایران و دغدغه‌های روحی و روانی زندگی شخصی خود- هستند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Narrative Strategies in the Critical Discourses of the novel "Jazirey-e sargardani" by Daneshvar based on the Level of Description (Linguistic and Rhetorical Analysis) of Norman Fairclough's Approach

نویسندگان [English]

  • Parvin Gholamhoseini 1
  • hamidreza ghanooni 2
  • Jahangir Safari 3
1 Ph.D. in Persian Language and Literature, Shahrekord University, Shahrekord, Iran
2 Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Payam Noor University, Tehran, Iran
3 Professor of the Department of Persian Language and Literature, Shahrekord University, Shahrekord, Iran
چکیده [English]

Critical discourse analysis is an approach that examines language as a form of social function and emphasizes on the reproduction of social and political power through text and dialogue. Discourse analysis or speech analysis refers to studies that analyze written, spoken or sign language. Fiction is considered the most serious format in terms of mixing with human, cultural and social dimensions. Therefore, it can be claimed that the capacity of the story in terms of proportionality with the discourse analysis is to the extent that the stories can be considered as the container of the discourse of the author’s time and the mirror of his society. One of the important components in critical discourse is Norman Fairclough's model. Using his components, one can find features in the text that are ignored by normal reading. Due to its unique nature and close links with society and social and political events, the novel "Jazirey-e sargardani" has a lot of significance with the method of discourse analysis and the discovery of its special stylistic elements; By pondering and re-reading it, one can understand the important events and the political currents of Iran and the biggest issues in the minds of the novel's characters. In this research, the interaction and intertextual communication of the discourses of the novel "Jazirey-e sargardani" by Daneshvar, with political-social issues, effective linguistic and paralinguistic features and logical relationships between words are investigated. According to the investigation, these results were obtained: that all the rhetorical and grammatical techniques, including the types of semantic layers, metaphors and their dynamic use, the choice of vocabulary appropriate to the characters, the process of modeling and metaphorical explanation, the selection of the third person point of view, the use of adverbs as (one of the most important linguistic profiles that show the extent and intensity of worldview) and... all serve the author's purpose i.e. to express the historical realities, the contemporary cultural, intellectual and social conditions of Iran and the spiritual and psychological concerns of his personal life.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Critical discourse analysis
  • Fairclough
  • Linguistic analysis
  • Rhetoric
  • Jazirey-e sargardani
  1. آقاگل‌زاده، فردوس. (1394). تحلیل گفتمان انتقادی. چاپ سوم. تهران: علمی و فرهنگی.
  2. آهنگر، عباسعلی؛ امیرمشهدی، محمّد. (1399). «تحلیل استعاره‌های بوستان سعدی بر اساس نظریة آمیزه مفهومی». علم زبان. سال 7. شمارة 12. صص: 152-105.
  3. احمدی، آرام؛ فرصتی جویباری، رضا و حسن پارسایی. (1400). «بررسی مقوله وجهیت در رمان «شوهر عزیز من» اثر فریبا کلهر بر اساس دیدگاه فاولر». زبان پژوهی. سال 13. شمارة 38. صص: 352-327.
  4. افراشی،آزیتا؛ مقیمی‌زاده، محمّدمهدی. (1393). «استعاره‌های مفهومی در حوزه شرم با استناد به شواهدی از شعر کلاسیک فارسی». زبان‌شناخت. دورة 5. شمارة 2. صص: 20-1.
  5. افراشی، آزیتا؛ حسامی، تورج و کریستینا سالاس بئاتریس. (1391). «بررسی استعاره‌های جهتی در زبان‌های اسپانیایی و فارسی». پژوهش‌های زبان و ادبیات تطبیقی. شمارة 4. صص: 25-1.
  6. پالمر، فرانک رابرت. (1381). نگاهی تازه به معناشناسی. ترجمة کوروش صفوی. تهران: مرکز.
  7. تاجیک، محمّدرضا. (1379). گفتمان و تحلیل گفتمانی. چاپ 1. تهران: فرهنگ گفتمان.
  8. چندلر، دانیل. (1387). مبانی نشانه‌‌شناختی. ترجمه محمّد پارسا. تهران: سورة مهر.
  9. دانشور، سیمین. (1372). جزیرة سرگردانی. تهران: خوارزمی.
  10. ذوالفقاری، حسن. (1387). «تفاوت کنایه با ضرب‌المثل». پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شمارة 10. صص: 133-109.
  11. رجایی‌شیرازی، محمّدخلیل. (1353). معالم البلاغه در علم معانی و بیان و بدیع. شیراز: دانشگاه شیراز.
  12. سجودی، فرزان. (1387). نشانه‌شناسی کاربردی. تهران: علم.
  13. شمیسا، سیروس. (1381). بیان. چاپ نهم. تهران: فردوس.
  14. صفوی، کوروش. (1379). درآمدی بر معناشناسی. تهران: سورة مهر.
  15. فتوحی، محمود. (1390). سبک‌شناسی نظریه‌ها، رویکردها و روش‌ها. تهران: سخن.
  16. فرکلاف، نورمن. (1379). تحلیل انتقادی گفتمان. ترجمة فاطمه شایسته پیران، شعبان علی بهرام‌پور، رضا ذوقدار مقدم، رامین کریمیان، پیروز ایزدی، محمود نیستانی و محمّدجواد غلامرضا کاشی. چاپ اول. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ای.
  17. قانونی، حمیدرضا؛ غلامحسینی، پروین. (1396). «ادبیات‌عامه (ضرب‌المثل‌ها و کنایات) و بازتاب آن در رمان‌های جلال آل احمد». مطالعات زبانی و بلاغی. سال 8. شمارة 15. صص: 140-117.
  18. قنبری، رضا؛ فیروزیان، آیلین. (1400). «تحلیل گفتمان انتقادی رمان چشم‌هایش از بزرگ علوی بر اساس نظریه نورمن فرکلاف». زبان پژوهی. سال 13. شمارة 40. صص: 142-115.
  19. لاینز، جان. (1357). چومسکی. ترجمة احمد سمیعی. تهران: خوارزمی.
  20. موحد، ضیاء. (1385). شعر و شناخت. چاپ 2. تهران: مروارید.
  21. یارمحمّدی، لطف‌الله. (1393). گفتمان‌شناسی رایج و انتقادی. چاپ سوم. تهران: هرمس.
  22. یگانه، فاطمه؛ افراشی، آزیتا. (1395). «استعاره‌های جهتی در قرآن با رویکرد شناختی». جستارهای زبانی. شمارة 5. صص: 216-193.
CAPTCHA Image