تأملی در زیرساخت‌های تشبیهی سه‌گانه انواع «مَثَل»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

2 دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

10.22091/jls.2022.8545.1428

چکیده

بحث مربوط به پدیده‌‌ای به نام «مَثَل»، بحثی قدیمی و گسترده است و مرور منابع بلاغی و فرهنگ‌های امثال نشان می‌‌دهد که بلاغت‌نویسان و نیز فرهنگ‌نویسان که به جمع و تدوین مَثَل‌ها اهتمام داشته‌اند، مباحث عدیده‌ای در خصوص ماهیت و ساخت مَثَل دارند، اما چون در بلاغت کلاسیک اسلامی، زبان ادبی حوزه‌‌ای خاص و مجزا از زبان عامیانه انگاشته شده و با اصطلاحاتی همچون «بلاغت»، «فصاحت» و... از زبان عامیانه تفکیک گردیده، تلاش بلاغت‌‌نویسان اسلامی و همچنین بلاغت‌نویسان معاصر در تعریف مَثَل، به سمت و سویی سوق یافته که پدیدۀ مَثَل چیزی متعلق به حوزه زبان عام دانسته شده و وجود شروطی همچون «سائر بودن» و «معنای ضمنی» را در مَثَل دانستن یک عبارت لازم دانسته‌اند. نویسندگان این پژوهش ابتدا با مرور تعاریف گذشتگان و معاصرین از اصطلاح مَثَل، انواع آن را با در نظر گرفتن زیرساخت تشبیهی، به سه دسته مَثَل «تشبیهی»، «کنایی» و «استعاری» تقسیم کرده و دستۀ چهارمی هم با عنوان «حکمت»، تشخیص داده که زیرساخت تشبیهی ندارد و به این نتیجه رسیده که از لحاظ در نظر گرفتن زیرساخت تشبیهی انواع مَثَل‌ها، چیزی به نام مَثَل که زیرساختی غیر از زیرساخت تشبیه و کنایه و استعاره داشته باشد، فقط ذیل حکمت قرار دارد و شامل سه نوع سابق نمی‌شود. بررسی دو فرهنگ مجمع‌الامثال میدانی و امثال و حکم دهخدا نشان می‌دهد بخش اعظم مدخل‌‌های فرهنگ‌‌های امثال را عبارت‌‌هایی با زیرساخت تشبیه کنایه تشکیل می‌‌دهند و داستان‌‌هایی هم که حول برخی از این مدخل‌‌ها پدید آمده، در اکثر موارد حول مدخل‌‌‌‌هایی با زیرساخت تشبیه استعاره است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A contemplation on the three analogical infrastructures of "parable" types

نویسندگان [English]

  • Saeed Taheri 1
  • Ghodratollah Taheri 2
1 PhD student of Persian language and literature, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
چکیده [English]

The discussion related to the phenomenon called "parables" is an old and extensive debate, and a review of classical sources shows that the ancients paid more attention and precision to the nature and construction of parables and provided more precise definitions. However, because in classical Islamic rhetoric, literary language is considered a particular and separate field from vernacular language and is separated from the vernacular language with terms such as "rhetoric", "eloquence", etc, the efforts of Islamic rhetoricians and also In the definition of a proverb, contemporary rhetoricians have been pushed in such a direction that the phenomenon of the proverb has been considered as something meta-rhetorical and their efforts to divide proverb have not led to a precise result. First, by reviewing the definitions of the past and contemporaries of the term parable, the article placed its types under the three expressive techniques of simile, metonymy, and metaphor, taking into account the simile structure, and identified the fourth category as wisdom, which does not have a simple structure. This result It has been reached that in terms of considering the allegorical infrastructure of all kinds of parables, something called a parable that has an infrastructure other than the infrastructure of simile, metonymy, and metaphor is only placed under the wisdom and does not include a parable. The reason for the emergence of the term proverb, which is considered to be something meta-rhetorical, is firstly due to the multi-conceptuality of the word "proverb," which conveys the meaning of other phrases and sentences, and then it is due to the focus of lexicographers on collecting other sentences, which always have two aspects. "Being different" and "the presence of implicit meaning" are essential and have been recorded. Investigations show that most of the entries in proverbs are phrases with the structure of metonymy, and the stories that have emerged around some of these entries, in most cases, are around the entries with the structure of metaphor.

کلیدواژه‌ها [English]

  • parable
  • allegorical structure
  • classification of parable
  • simile
  • metonymy
  • metaphor
  1. ارسطو. (1371). رتوریک (فن خطابه). ترجمه پرخیده ملکی. تهران: اقبال.
  2. انوری، اوحدالدین محمّد. (1337). دیوان اشعار. به تصحیح محمّدتقی مدرس رضوی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
  3. بهمنیار، احمد. (1381). داستان‌‌نامۀ بهمنیاری. به کوشش فریدون بهمنیار. تهران: دانشگاه تهران.
  4. پروین‌‌گنابادی، محمّد. (1356). گزینه مقاله‌‌ها. تهران: کتاب‌‌های جیبی.
  5. الثعالبی، عبدالملک بن محمّد. (2003). ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب. حقّقه محمّد ابوالفضل ابراهیم. بیروت: مکتبة العصریة.
  6. حافظ، شمس‌‌الدین محمّد. (1390). دیوان اشعار. به تصحیح محمّد قزوینی و قاسم غنی. تهران: زوار.
  7. حسینی نیشابوری، محمود. (1384). بدایع الصنایع. به کوشش رحیم مسلمانیان قبادیانی و ناصر رحیمی. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
  8. دهخدا، علی‌‌اکبر. (1363). امثال و حکم. تهران: امیرکبیر.
  9. دهخدا، علی‌‌اکبر. (1377). لغت‌‌نامه. چاپ دوم از دورۀ جدید. تهران: دانشگاه تهران.
  10. ذوالفقاری، حسن. (1387). «تفاوت کنایه با ضرب‌‌المثل». پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شمارۀ 10. صص: 133-109.
  11. رجایی، محمّدخلیل. (1353). معالم ‌‌البلاغه در علم معانی و بیان و بدیع. شیراز: دانشگاه شیراز.
  12. رودکی، ابوعبدالله جعفر. (1373). دیوان اشعار. به تصحیح سعید نفیسی. تهران: نگاه.
  13. زلهایم، رودلف. (1381). امثال کهن عربی. ترجمۀ احمد شفیعی‌‌ها. تهران: نشر دانشگاهی.
  14. زمخشری، جارالله محمود بن عمر. (1998). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل. حقّقه الشیخ عادل احمد عبدالموجود و الشیخ علی محمّد معوّض. ریاض: مکتبة العبیکان.
  15. سنایی، ابوالمجد مجدود بن آدم. (1359). حدیقة الحقیقه. به تصحیح محمّدتقی مدرس رضوی. تهران: دانشگاه تهران.
  16. سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمان. (1986). المزهر فی علوم اللغة و انواعها. حقّقه محمّد احمد جاد المولی بک، محمّد ابوالفضل ابراهیم و علی محمّد البجاوی. جلد 1. بیروت: مکتبة العصریة.
  17. شاملو، احمد. (1372). کتاب کوچه. با همکاری آیدا سرکیسیان. تهران: مازیار.
  18. شمیسا، سیروس. (1371). بیان. تهران: فردوس.
  19. شمیسا، سیروس. (1390). بیان؛ ویراست چهارم. تهران: میترا.
  20. شهری، جعفر. (1379). قند و نمک (ضرب‌‌المثل‌‌های تهرانی به زبان محاوره). تهران: معین.
  21. عتیق، عبدالعزیز. (1985). علم البیان. بیروت: دارالنهضة العربیة.
  22. العسکری، ابوهلال. (1988). جمهرة الأمثال. حقّقه احمد عبدالسلام و ابوهاجر محمّد سعید بسیونی زغلولی. بیروت: دارالفکر.
  23. فرخی سیستانی، ابوالحسن علی بن جولوغ. (1349). دیوان اشعار. به تصحیح محمّد دبیرسیاقی. تهران: زوار.
  24. قطامش، عبدالمجید. (1988). الامثال العربیة دراسة تاریخیة تحلیلیة. سوریه: دارالفکر.
  25. قیروانی، ابن‌رشیق. (1995). العمدة فی محاسن الشعر و آدابه. حقّقه محمّد محی‌الدین عبدالحمید. مصر: المکتبة التجاریة الکبری.
  26. مسعودسعد سلمان. (1364). دیوان اشعار. به تصحیح مهدی نوریان. اصفهان: کمال.
  27. معین، محمّد. (1377). ترجمۀ احوال دهخدا (ضمیمۀ مقدمه لغت‌‌نامۀ دهخدا). چاپ دوم از دورۀ جدید. تهران: دانشگاه تهران.
  28. المیدانی، ابوالفضل احمد بن محمّد. (1973). مجمع الأمثال. حقّقه محمّد محیى‌‌الدین عبدالحمید. بیروت: دارالجیل.
  29. نفیسی، علی‌‌اکبر. (1355). ناظم الاطبا (فرهنگ نفیسی). تهران: خیام.
  30. وطواط، رشیدالدین محمّد. (1362). حدائق السحر فی دقایق الشعر. به کوشش عباس اقبال. تهران: طهوری و سنایی.
  31. همایی، جلال‌الدین. (1374). یاددشت‌‌های جلال‌‌الدین همایی دربارۀ معانی و بیان. به کوشش ماهدخت بانو همایی. تهران: هما.
  32. یعقوب، امیل بدیع. (1995). موسوعة امثال العرب. بیروت: دارالجیل.
  33. الیوسی، ابوعلی حسن بن مسعود. (1981). زهر الأکم فی الأمثال والحکم. حقّقه محمّد حجی و محمّد الأخضر. مغرب: دار الثقافة.
CAPTCHA Image