محسن وثاقتی جلال
چکیده
هر چند بهطور طبیعی زیباییهایی در برونۀ زبان نثر مرسل دیده میشود، امّا بیشتر زیباییهای آن مبتنی بر درونۀ زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبانشناسیِ متنبنیاد بر این باور است که این نوع زیباییها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق میشود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه ...
بیشتر
هر چند بهطور طبیعی زیباییهایی در برونۀ زبان نثر مرسل دیده میشود، امّا بیشتر زیباییهای آن مبتنی بر درونۀ زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبانشناسیِ متنبنیاد بر این باور است که این نوع زیباییها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق میشود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه لغزان آن در ساختار جمله موجب شده تا کارکردِ هنری ویژهای پیدا کند. نویسندگان آثاری چون: تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و... با جایگردانی نحویِ ضمیر، مقاصد هنریِ متنوّعی را تولید میکنند. از اینرو، نظریۀ قطب مجازی یاکوبسن میتواند روش مناسبی برای بازخوانی زیباییهای ضمیر در این متون باشد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که ضمایر چگونه در همنشینی با واژههای دیگر، کارکردِ هنری و زیباییشناختی پیدا میکنند؟ نویسندۀ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریۀ قطب مجازی یاکوبسن، از میان آثار نثر مرسل، تاریخ سیستان را به دقّت بررسی کرده و هرگاه نیاز به مطالعۀ تطبیقی شده، از تاریخ بلعمی نیز بهره برده است. نتایج این پژوهشِ دستوری- بلاغی نشان میدهد که نویسندۀ تاریخ سیستان برای ایجاد زبان هنری از ضمایر پیوسته و جدا به شکل متنوّعی در جایگاه آغازین و پایانیِ جمله بهره برده و از این طریق در ایجاد اغراض ثانویّهای مانند: تکریم، تحقیر، تعجّب، تأکید، ایجاز، توازن نحوی، طرد و عکس، لفّ و نشر، تضاد، کنایه، آرایۀ تکرار، ایجاد نثری موزیکال و موسیقایی و... بهره بردهاند و علاوه بر تزئین معتدل برونۀ زبان، درونۀ زبان را به شکل معناداری زیبا و هنری کردهاند. طبیعی است که شناخت و کاربست ویژگیهای بلاغی- دستوریِ ضمایر میتواند بر ظرفیّت ادبی زبان فارسی معاصر بیفزاید و ضمایر خشک و کمتحرّک را غنی کند.