تقسیم‌بندی نادرست‌ صنایع بدیعی به لفظی و معنوی

نوع مقاله : بلاغی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گرایش ادبیات غنایی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

10.22091/jls.2024.11543.1641

چکیده

«بدیع» به عنوان یکی از سه فن علوم بلاغت، سالیان درازی است که به عنوان علم و فنّی مستقل شناخته شده است. با توجه به اینکه ذات ادبیات زایا و خلاقانه است و به موازات هنر و خلاقیت شاعر، صنایع و آرایه‌های جدید خلق می‌شود، شاید بتوان گفت در برخی از موارد، بدیع (علم شناخت محسنات شعری) همگام با شعر، رشد نکرده است. آموختن و آموزش آن نیز گاهی خالی از اشکال نیست. آسیب‌شناسی و بیان نقاط ضعف و تلاش برای رفع آنها ضرورتی اجتناب-ناپذیر است. در این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی به بیان یکی از کاستی‌های این علم یعنی تقسیم‌بندی نادرست بدیع، به «لفظی» و «معنوی» پرداخته شده است؛ به نظر می‌رسد، برخلاف نظر اغلب قریب به اتفاق مؤلفان کتب بدیعی، تعریف و تفاوت این دو شاخه، منطقی و علمی نیست؛ زیرا، گاهی با صنایعی مواجه هستیم که هم‌زمان لفظ و معنا در آن نقش دارند و گاهی نیز از صنایعی نام برده شده است که ارزش بدیعی آن در گروی آهنگ لفظ و معنا نیست بلکه ظاهر چشم‌نواز آن بیش از هر چیز، باعث التذاذ ادبی و هنری شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Incorrect Categorization of Figurative Tropes into Verbal and Semantic

نویسندگان [English]

  • gordafarin mohammady 1
  • Akbar Sayadkouh 2
1 PhD student of Persian Language and Literature, lyrical literature trend, Shiraz University, Shiraz, Iran
2 Professor, Department of Persian Language and Literature, Shiraz University, Shiraz, Iran
چکیده [English]

Rhetorical science, as one of the three branches of eloquence studies, has long been recognized as an independent field. Given that the nature of literature is inherently creative and generates new techniques and ornaments alongside the poet’s art and creativity, it can be argued that in many cases, rhetorical science (the study of poetic virtues) has lagged behind. The teaching and learning of this field can also sometimes be problematic. Identifying its weaknesses and striving to address them is an unavoidable necessity. This article, using an analytical-descriptive method, addresses one of the shortcomings of this science: the incorrect classification of rhetoric into verbal and semantic, which has become an inseparable part of this field for centuries. It seems that contrary to the opinion of the vast majority of authors of rhetorical books, the definition and differentiation between these two categories are neither logical nor scientific. Consequently, in some cases, it is difficult to correctly determine whether a particular ornament or technique belongs to verbal or semantic rhetoric based on this classification. Because sometimes we encounter industries in which both words and meaning play a role at the same time, and sometimes devices have been mentioned which their rhetorical value does not depend on the rhythm of words and meaning, but rather on its eye-catching appearance, more than anything else, has caused literary and artistic enjoyment.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Rhetoric
  • Arts
  • Verbal and Semantic
  • visual
  1. آق اولی، حسام‏العلماء. (1340). دُرر الادب. تهران: شرکت سهامی طبع کتاب.
  2. جدیدالاسلامی، حبیب ‏الله؛ جمال‌زهی کمال‌آبادی، حمیده. (1397). «نقد زیبایی‌شناسی علم بدیع با رویکردی تطبیقی بر بلاغت عرب و پارسی». مطالعات ادبیات تطبیقی. سال دوازدهم. شمارۀ 45. صص: 91 - 77 .
  3. جرجانی، عبدالقادر. (1422). اسرار البلاغه. تحقیق عبدالحمید هنداوی. بیروت: دارالکتب العلمیه.
  4. حافظ، شمس‌الدین محمّد. (1370). دیوان حافظ. به تصحیح قزوینی- غنی. به کوشش عبدالکریم جربزه دار. چاپ سوم. تهران: اساطیر.
  5. حیدری، علی. (1387). «تفریق یا جمع و تفریق؟». همایش منطقه‌ای نقد و بررسی کتب بدیع و صناعات ادبی. مهاباد. صص: 255-238.
  6. خطیب قزوینی. (1997). التلخیص فی علوم ‏البلاغه. بیروت: دارالکتب العلمیه.
  7. دادبه، اصغر. (1372). «توازی معنایی در ایهام‌های حافظ». حافظ‏‏‏‏ ‌شناسی. به کوشش سعید نیاز کرمانی. جلد 15. تهران: پاژنگ.
  8. رادویانی، محمّدعمر. (1362). ترجمان‏ البلاغه. تصحیح احمد آتش. تهران: اساطیر.
  9. رجایی، محمّدخلیل. (1373). معالم ‏البلاغه. شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز.
  10. سائلی، شبنم. (1398). «بدیع لفظی». مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی. شماره 127. صص: 79 - 76 .
  11. سکاکی، یوسف. (1356). مفتاح‌‏العلوم‌. قاهره: الدار الجودیه.
  12. سلیمانی، زهرا. (1390). «آسیب‌شناسی بدیع با توجه به سیر تکوینی آن». دانشنامه واحد علوم و تحقیقات. سال ششم. شمارة 1. صص: 55 – 41.
  13. شاملو، احمد. (1383). مجموعه آثار. چاپ پنجم. تهران: نگاه.
  14. شمس قیس. (1373). المعجم فی معاییر اشعار العجم. به کوشش سیروس شمیسا. تهران: فردوس.
  15. شمیسا، سیروس. (1381). نگاهی تازه به بدیع. چاپ ششم. تهران: فردوس.
  16. شمیسا، سیروس. (1379). نگاهی تازه به بدیع. ویرایش دوم. تهران: فردوس.
  17. عباچی، اباذر. (1389). علوم‏‏ البلاغه: فی البدیع و العروض و القافیه. چاپ دوم. تهران: سمت.
  18. فشارکی، محمّد. (1389). نقد بدیع. تهران: سمت. قندزی، محمودبن محمّدبن احمد. (بی‌تا). بلاغت، نسخة خطی متعلق به کتابخانه ملی مجلس شورای اسلامی. شمارة 8820. تهران: کتابخانة ملی مجلس.
  19. کزازی، میرجلال الدین. (1381). زیباشناسی سخن پارسی: بدیع. تهران: کتاب ماد.
  20. کاردگر، یحیی. (1386). «نگاهی به طبقه بندی صنایع بدیعی همراه با نقد و تحلیل صنایع لفظی». پژوهش‌های دستوری و بلاغی. سال دوم. شمارۀ 3. صص: 178 – 145.
  21. کاردگر، یحیی. (1395). «بررسی اوج و فرود آرایه‌های بدیعی در شعر فارسی». پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت. سال پنجم. شماره 2. صص: 89 - 73 .
  22. گرکانی، شمس‌العلماء. (1377). ابدع ‏البدایع. به ‌اهتمام حسین جعفری. ترهان: احرار.
  23. همایی، جلال‌الدین. (1370). فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: نیما.
  24. واعظ کاشفی، کمال‌الدین حسین. (1369). بدایع ‏الافکار فی صنایع ‏الاشعار. ویراستۀ میرجلال‌الدین کزازی. تهران: مرکز.
  25. وحیدیان کامیار، تقی. (1379). بدیع از دیدگاه زیبایی‌شناسی. تهران: سمت.
  26. وطواط، رشیدالدین. (1362). حدائق ‏السحر فی دقائق‏ الشعر. تصحیح عباس اقبال آشتیانی. تهران: طهوری و سنائی.
CAPTCHA Image