2024-03-29T02:19:22Z
https://jls.qom.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=265
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
بررسی کارکرد شگرد آیرونی در شعر نسیم شمال
شهرام
احمدی
سیده فاطمه
کاظمی گودرزی
آیرونی، سخنی است دو پهلو که معنا و مفهوم ثانویۀ آن اهمیّت دارد؛ این شگرد ادبی، از ظرفیت گستردهای برای رساندن مفاهیم و مقاصدی که مجالی برای عرضه و مطرحکردن مستقیم آنها نیست، برخوردار است. نسیم شمال (سیّد اشرفالدّین حسینی) از شاعران عصر مشروطه که برای تبیین اندیشههای سیاسی و اجتماعی خود در بحبوحۀ خفقان و استبداد عصر خود، گزیری جز از بیان غیرمستقیم اندیشههای آزادیخواهانهاش نداشته است، از این صنعت بلاغی بهرهها میگیرد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع و ابزار کتابخانهای نوشته شده است، تلاش میکند تا نحوۀ حضور آیرونی و انواع آن را در شعر نسیم شمال بررسی کند. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که زبان آیرونیک نسیم شمال، علاوه بر ماندگار کردن آثارش، زمینۀ گستردهای را برای ایجاد آیرونی فراهم میآورد؛ چرا که اساساً بنیاد ادبی آیرونیک، خاصه آیرونیک کلامی، ناظر به معنای ثانویه است، نه معنای اولیه؛ و شاعر با استفاده از این شگرد، ضمن تبیین اندیشههای اجتماعی خود، میکوشد تا خستگی و ملال حاصل از تکرار مضامین را بزداید. همچنین میتوان اذعان داشت که آیرونیهای بهکار رفته در اشعار وی، چندان دیریاب نیست و بیشتر آنها به مانند زبان اشعار شاعر سادهاند. همچنین بر اساس پژوهش حاضر میتوان اذعان داشت که تحلیل اشعار نسیم شمال صرفاً با تلقّی از طنز در مطالعات ادبی موجود (و نه آیرونی)، تقلیلدادن ظرفیتهای نهفته در این متن است.
آیرونی
نسیم شمال
مشروطه
ادبیّات اجتماعی
2021
08
23
9
38
https://jls.qom.ac.ir/article_1890_a6595e985eb30acb7ef570346140197b.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
نگاهی جدید به نوعی از صفت خاص و عام در زبان فارسی
فاطمه
حسین پور ماستری
عباسعلی
وفایی
با دقت در کتابهای دستور زبان فارسی، متوجه این موضوع میشویم که اکثر تقسیمبندیها در مورد صفت، تکراری و شبیه به هم هستند؛ بنابراین در این پژوهش در حوزۀ معنایی و با توجه به اختصاص یا عدم اختصاص (عمومیت) صفت به موصوفها، تقسیمبندی جدیدی از صفت صورتگرفته است و بر این اساس صفات به دو دستۀ خاص و عام تقسیم شدند؛ صفات خاص بر اساس اختصاص به حوزۀ معنایی خاص یا فقط یک موصوف خاص، به دو دستۀ «خاص نوع 1» و «خاص نوع 2» (خاص الخاص) تقسیم میشوند. صفات عام نیز بر اساس دامنۀ شمول تعلقپذیری به واژهها (موصوف) به سه دستۀ «عامِ کم فعال»، «عامِ نیمه فعال» و «عامِ فعال» تقسیم میشوند. برای دستیابی به مجموعهای از صفات و بررسی و تحلیل آنها، سه رمان «سمفونی مردگان» عباس معروفی، «سووشون» سیمین دانشور و «چشمهایش» بزرگ علوی به عنوان جامعۀ آماری برای استخراج صفات انتخاب شدند و بعد از استخراج، صفات به روش تحلیلی و توصیفی به صفات خاص و عام تقسیم شدند و مجدداً صفات تقسیم شده بر اساس صفات بیانی (ساده/مطلق، فاعلی، مفعولی، نسبی و لیاقت) تقسیمبندی شدند و مشخص شد که هر کدام از صفات بیانی به کدام تقسیمبندی جدید، اقتران معنایی بیشتری دارد. با توجه به بررسیهای انجام شده صفتهای فاعلی بیشتر خاص موصوفهای کنشگر و دارای اختیار هستند و صفتهای مفعولی با موصوفهای کنشپذیر و فاقد اختیار همراه میشوند. صفات نسبی مخصوصاً زمانی که مفهوم جنسیت را برسانند، خاص حوزۀ معنایی جمادات هستند. صفات اشاره، مبهم، عدد و... نیز عمومیت دارند و جزء صفات عام به حساب میآیند.
صفت خاص
صفت عام
سمفونی مردگان
سووشون
چشمهایش
2021
08
23
39
60
https://jls.qom.ac.ir/article_1891_ca1f94ee7058453a915d506595636786.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
شیوههای واژهگزینی و واژهسازی فارسی در آثار منثور ناصرخسرو
فاطمه
حیدری
عنوان «حجت جزیرۀ خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وامستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزۀ دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیوههای اصلی واژهسازی و واژهگزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوههای فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: همگوشکی، زادۀ راه، زیریدن، کاربندنده و... را بهجای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاسداری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژهنامههای متون پهلوی نشان میدهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آنها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا بهکار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیشموجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخرهآمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی به این پرسشها پاسخ میدهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژهسازی و واژهگزینی در پنج اثر منثور خویش بهکار بُرده و چگونه شیوۀ «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
ناصرخسرو
آثار منثور
زبان فارسی
زبان پهلوی
فرآیندهای واژهسازی و واژهگزینی
2021
08
23
61
89
https://jls.qom.ac.ir/article_1892_81750565dd28e4628205f9441e02de06.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
بررسی و تحلیل ویژگیهای خاص دستوری و نگارشی در تفسیر سورآبادی
محمد مصطفی
رسالت پناهی
حبیب
متقی
رضا
شجری
تفسیر سورآبادی یکی از کهنترین تفسیرهای قرآن به زبان فارسی است که علاوه بر ارزش فکری و محتوایی، از حیث مطالعات زبانشناسانه به ویژه دستور تاریخی اهمیّت ویژهای دارد. هرچند سورآبادی از زبان فارسی رایج قرن پنجم استفاده کرده، ولی کاربرد واژگان و شیوة به کارگیری آنها در جمله، نثر او را تا حدّی متمایز از دیگر آثار این قرن کرده است. روش اصلی این تحقیق توصیفی و تحلیلی است و مسألة اصلی تحقیق این است که ویژگیهای نادرِ دستوری تفسیر سورآبادی چیست. در پایان، این نتایج به دست آمده که وجود مختصات سبکی و کاربردهای مختلف نحوی و صرفی نادر و نیز شیوه نگارش مؤلف، این اثر ارزشمند را درخور توجّه و تحقیق کرده است. پارهای از نکات و نمونههای به کار رفته مانند: کاربرد قیدها، صفات و نمونههای نادر دستوری فقط خاص این تفسیر است؛ مانند کاربرد «ی» نکره با ضمیر مبهم «هر» و نیز کاربرد «برخورداری» با امور منفی که تاکنون کسی به آن اشارهای نکرده است.
تفسیر سورآبادی
ابوبکر عتیق نیشابوری
ویژگیهای نگارشی و ویرایشی
2021
08
23
91
118
https://jls.qom.ac.ir/article_1893_a71d933f6f37ef6d515d77ac2bef6fb7.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
بررسی ابتذال و سرقات ادبی در دیوان معزی
محسن
شریفی صحی
محمد
فاضلی
گاهی شاعران ضمن تتبّع یک شعر و جوابگویی به آن، دچار ابتذال قافیه شدهاند که طی کردن فرآیند تتبّع شعر دیگری به سرقت ادبی انجامیده است. ابتذال قافیه یکی از کارکردهای منفی قافیه است که باعث محدودیت شعر سنّتی در حوزۀ مضامین و معانی شده است و در بخش آغازین این مقاله با بررسی برخی اشعار شاعران سدۀ 5 تا 8 قمری، بدان پرداختهایم. آنچه در این تحقیق مورد نظر است، بررسی مبحث سرقت ادبی و انواع آن در شعر امیر معزی نیشابوری است؛ بدین صورت که با عنایت به نقش قافیه و ابتذال آن در شعر، ابتدا به سرقات او از عنصری، فرخی و قطران خواهیم پرداخت و در نهایت سرقتهای ادبی انوری، وطواط، ادیب صابر و حسن غزنوی را از دیوان اشعار معزی نشان خواهیم داد.
ابتذال قافیه
معزی
سرقت ادبی
تتبّع و مجابات
2021
08
23
119
153
https://jls.qom.ac.ir/article_1894_1fe57a20506fa72e53ade461fca44104.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی
عبدالرضا
زند
محمد
فولادی
انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمدهای در غزل فارسی داشتهاند. این مقاله، جُستاری دربارۀ مهمترین جلوههای موسیقی شعر، در غزلهای این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمهای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزلهای آنها پرداخته و همراه با ارایۀ نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره بردهاند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزلهای خود بهخوبی توانسته با بهرهگیری از ویژگیها و جنبههای موسیقایی آرایهها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبههای تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ بهطوریکه در این بخش صناعاتی همچون: واجآرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزلهای او ایفا میکنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهرهمند شده و در این بخش بهخصوص در واجآرایی، جناس و تکرار بسیار موفقتر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهرهمندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزشگذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشتهاند.
شعر فارسی
غزل
انوری ابیوردی
ظهیرالدین فاریابی
موسیقی درونی
2021
08
23
155
182
https://jls.qom.ac.ir/article_1895_2114ff4a63cc6244173466388018c9d6.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
تحلیل کارکردهای ترکیبهای زبانی بیدل دهلوی در تزیین صورت کلام از منظر سبکشناسی
پروین
گلی زاده
مختار
ابراهیمی
رضا
گورویی
بیدل دهلوی یکی از قلههای ادب پارسی در دورة سبک هندی است. بیشتر توجّه پژوهشگران سبک هندی، به مضمونآفرینی، نکته سنجی و تصویرگری شاعران است. لیکن توجه به هنرهای زبانی این شاعران کمتر بوده است. در این مقاله، تلاش بر آن است که به هنر ترکیبسازی بیدل و کارکردهای این هنر زبانی پرداخته شود. هنر ترکیبسازی، با توجه به قابلیّت زبان فارسی از آغاز شعر پارسی در میان شاعران جریان داشته امّا در دورة سبک هندی نمودی برجستهتر به خود گرفته است. اکثر ترکیبات موجود در شعر بیدل، برساختة قلم خود اوست و نمونههای کمتری از آن را میتوان حتّی در میان شاعران ترکیبساز معاصرش یافت. کاربرد فراوان ترکیبات در شعر بیدل مقاصد متعددی دارد؛ تازه و پویا کردن کلام، برجستهسازی صورت سخن، مهارت در گزینش واژگان و اظهار فضل، آرایش و زینت بخشیدن به اشعار و آهنگین و گوشنواز کردن کلام، از جملة آنهاست. الگوهای ترکیبسازی بیدل در این مقاله عبارتند از: ترکیبات وندی، ترکیبات شبهونددار، صفات فاعلی مرکّب، صفات مرکّب و ترکیبات مصدری. چینش ترکیبات زبانی در محور افقی و عمودی ابیات با نظم و دقّت خاصی صورت میگیرد تا صورتگرایی شاعر بیشتر نمود پیدا کند. تجلّی ترکیبات اشتقاقی فراوان در شعر بیدل علاوه بر بلیغ ساختن صورت کلام او، موجب ایجاد تشخّص سبکی برای سخن او نیز شده است.
بیدل
ترکیبسازی
سبک هندی
صورتگرایی
برجستهسازی
2021
08
23
183
201
https://jls.qom.ac.ir/article_1896_ff69836ab813b89eca2ac0c76c1c8fd2.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
مقایسۀ کاربردِ افعال در غزلهای عاشقانه و قلندری سنایی
وحید
مبارک
زهرا
صیادی
فعل، مهمترین رکن جمله است و شیوۀ کاربرد فعل در یک اثر، دغدغههای نویسنده برای ایجاد لایههای معنا و ارتباط تأثیرگذار با مخاطبان و کارکردهای روانی او را نشان میدهد. آیا میتوان همچون شخصیّت، فعل را به برونگرا، درونگرا و خنثی تقسیم کرد؟ پاسخ حاصل از یافتههای این مقاله توصیفی- تحلیلی، به این پرسش مثبت است و بررسی غزلهای سنایی نشان میدهد که چون سنایی در غزلیات عاشقانه به عشقهای شهوانی و دست یافتنی دورۀ غزنویان میپردازد، گرایشی برونسو گرایانه دارد و فعلهایی کُنشی، حرکتی و برونگرا را بهکار میگیرد. اما، سنایی در غزلهای قلندری که بیان رندانۀ مفاهیم و معانی عرفانی با واژگان تغزلی، عاشقانه و هنجارشکنانه است، معناگرایی و تازگی حال و هوا و عمق تجربه روحی خود و چندلایگی سخن را با کاربست فعلهای درونگرا نشان میدهد. در این بخش، فعلهای درونگرا، مفاهیمی چون: کشف و شهود، درون پروری، معرفت قلبی و توجه به احوال درونی و روحانی را نشان میدهند. تفاوت شیوۀ کاربرد فعل در غزلها نشان میدهد که میان عمل و زندگی در حالِ تغییر سنایی با اندیشههای نو شوندۀ او رابطهای منطقی برقرار بوده است. بسامد بالای کاربرد فعل امر و خبری (است، بود، بدان و...) در قلندریات، مؤید جنبۀ تعلیمی سخن است.
سنایی
غزل عاشقانه و قلندری
کاربرد فعل
برونگرا-درونگرا–خنثی
2021
08
23
203
226
https://jls.qom.ac.ir/article_1897_9299f4232bbd08d612c018564995c913.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
معرفی و بررسی بلاغی و دستوری «الوافی فی تعداد القوافی» اثر محمّد عصّار تبریزی
محمد رضا
معصومی
امین
مجلی زاده
مهدی
سلمانی
قافیه در شعر فارسی اهمیّت فراوان و جایگاه قابل توجهی دارد؛ به همین دلیل و برای سهولت کار شاعران، از گذشتههای دور تا دوران معاصر، کتبی در قالب فرهنگهای قافیه تألیف شده است. یکی از معتبرترین و معروفترین این فرهنگها، «الوافی فی تعداد القوافی» اثر محمّد عصّار تبریزی، شاعر قرن هشتم هجری قمری است. دستنوشتههایی از این اثر در کتابخانههای ایران و جهان نگهداری میشود که تاکنون معرّفی، بررسی و تصحیح نشدهاند. مقالۀ پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و با استناد از منابع کتابخانهای، به معرفی و تحلیل متن «الوافی فی تعداد القوافی» همراه با جداول و نمودارها میپردازد. عصار تبریزی این رساله را در یک دیباچه و چند فصل تنظیم کرده و به مباحث قافیه مثل حروف، حرکات، رویّ و عیوب قافیه و همچنین اوزان و بحور شعر پرداخته است. وی در فصل آخر کتاب نیز، بیش از ده هزار لغت دو تا هفت حرفی را که میتواند در قوافی فارسی مورد استفادۀ شعرا باشد، به صورت الفبایی و فرهنگگونه آورده است. نتایج این پژوهش که پس از تصحیح و مقابلۀ دو نسخه از نسخ خطی کتاب به دست آمده است، نشان میدهد که معرفی و چاپ این فرهنگ ارزشمند میتواند کمک شایانی به پژوهشهای علم بلاغت و تدوین تاریخ این علم و قافیهپژوهی نماید. همچنین با توجّه به اینکه در این کتاب، کلمات قافیه از نظر پسوند و هجاهای پایانی مورد تجزیه و تحلیل دستوری قرار گرفتهاند، میتواند مورد استفادۀ زبانشناسان و پژوهشگران دستور زبان فارسی قرار گیرد و به عنوان یک فرهنگ زانسو و پسوند کهن استفاده شود.
الوافی فی تعداد القوافی
عصّار تبریزی
فرهنگ قافیه
نکات دستوری
2021
08
23
227
252
https://jls.qom.ac.ir/article_1898_649911bdbee15da7d2632c92c302cddb.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
استعاره در اشعار کودکانۀ محمود کیانوش و سلیمان العیسی
محمدرضا
نجاریان
زهره
سرخی زاده
محمود کیانوش «پدر شعرکودک ایران» یکی از شاعران معاصر است که اشعاری ساده و بیپیرایه میسراید. شعر او بازتاب اندیشهها و تأملات وی در پیوند و ارتباط ذاتی انسان و طبیعت است. کیانوش شاعری است که ذهنش سرشار از مسائل مردم است. از میان آثار کیانوش 8 کتاب مخصوص شعر برای کودکان و نوجوانان است که عبارتند از: «زبان چیزها»، «طوطی سبز هندی»، «نوک طلایی نقره بال»، «باغ ستارهها»، «بچههای جهان»، «طاق هفت رنگ»، «آفتاب خانه ما»، «شعر به شعر». اشعار کیانوش را از نظر سطح ادبی میتوان قویترین نمونۀ اشعار به حساب آورد. صورخیال به خصوص تشبیه، استعاره و تشخیص، بن مایۀ اشعار او را تشکیل میدهند. سلیمان عیسى از شاعران برجستۀ سوری است که موضوع غالب اشعار او دربارۀ وطن و حس قومی است. او بخش زیادی از قصایدش را به کودکان و بهخصوص کودکان زجر کشیده عربی سروده است. او از صورخیالی استفاده میکند که به سادگی در ذهن کودک رسوخ کند؛ بهخصوص از جهت انواع استعارههای اسمی، فعلی، مُصرحه و مکنیه. در این مقاله سعی بر این است که اشعار کودکانه دو شاعر فارس و عرب (محمود کیانوش و سلیمان العیسی) از دیدگاه استعاره تحلیل و بررسی گردد.
صورخیال
استعاره
محمود کیانوش
سلیمان العیسی
ادبیّات تطبیقی
2021
08
23
253
276
https://jls.qom.ac.ir/article_1899_8037f07e4132e13e13eef23468016d8c.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
مرصاد العباد؛ کهنهگرایی در زبان و شعریّت در آهنگ
جواد
خلیلی
یعقوب
نوروزی
کتاب مرصاد العباد، از متون تعلیمی عرفانی بوده و نجم رازی در این اثر، نثری شیوا و رسا دارد. مولّف تلاش کرده است تا اصول تعالیم صوفیّه را به زبانی ساده و آهنگین بیان کند و سبک بیانی خاص خود را دارد؛ در این اثر، ویژگیهای نثر مُرسل و نثر فنّی به هم آمیخته است و نویسنده، از لحاظ زبانی، متأثّر از زبانِ سبک نثر مُرسل است و زبانی کهنهگرا دارد. در کنار این، او از آهنگ و موسیقی که کارکردی شعری poetic function دارد، بسیار استفاده کرده و از این لحاظ نثر خود را به نثر فنّی نزدیک کرده است. مقالۀ حاضر به بررسی ویژگیهای زبانی و موسیقیایی مرصاد العباد میپردازد و تلاش بر آن است تا کهنهگرایی زبانی مرصاد العباد و کیفیّت موسیقیایی آن با تکیه بر تناسبات لفظی، سجع و جناس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. کاربرد واژگان به شکل قدیمی، استفاده از واژگانی که در دورۀ مؤلّف کاربرد نداشته، کاربردهای دستوری کهنه همچون: افعال پیشوندی، استعمال جزء پیشین «ب» (باء تأکید) در افعال ساده (مثبت و منفی)، استفاده از یاء شرطی و... کهنهگرایی زبانی نویسنده را نشان میدهند. کاربرد انواع سجع و جناس نیز توجّه نویسنده به تناسبات لفظی و موسیقیایی را در این اثر مینمایاند. کاربرد گستردۀ سجع متوازی، تلاش مؤلّف برای خلق زبانی آهنگین در این اثر را تصدیق میکند. روش پژوهش حاضر، تحلیلی-توصیفی است و نتیجۀ پژوهش نشان از آن دارد که زبان این کتاب، زبانی کهنهگراست و سجع و موسیقی و جناس و انواع تناسبات لفظی در این کتاب، پُر کاربرد بوده و از اصلیترین ویژگیهای ادبی این اثر است.
مرصاد العباد
ویژگیهای ادبی
کهنگی زبان
سجع
جناس
2021
08
23
277
306
https://jls.qom.ac.ir/article_1900_9840a622948808e4efae44ac8d9125fd.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1400
11
19
جمالشناسی ضمایرِ تاریخ سیستان با تأکید بر قطب مجازی یاکوبسن
محسن
وثاقتی جلال
هر چند بهطور طبیعی زیباییهایی در برونۀ زبان نثر مرسل دیده میشود، امّا بیشتر زیباییهای آن مبتنی بر درونۀ زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبانشناسیِ متنبنیاد بر این باور است که این نوع زیباییها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق میشود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه لغزان آن در ساختار جمله موجب شده تا کارکردِ هنری ویژهای پیدا کند. نویسندگان آثاری چون: تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و... با جایگردانی نحویِ ضمیر، مقاصد هنریِ متنوّعی را تولید میکنند. از اینرو، نظریۀ قطب مجازی یاکوبسن میتواند روش مناسبی برای بازخوانی زیباییهای ضمیر در این متون باشد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که ضمایر چگونه در همنشینی با واژههای دیگر، کارکردِ هنری و زیباییشناختی پیدا میکنند؟ نویسندۀ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریۀ قطب مجازی یاکوبسن، از میان آثار نثر مرسل، تاریخ سیستان را به دقّت بررسی کرده و هرگاه نیاز به مطالعۀ تطبیقی شده، از تاریخ بلعمی نیز بهره برده است. نتایج این پژوهشِ دستوری- بلاغی نشان میدهد که نویسندۀ تاریخ سیستان برای ایجاد زبان هنری از ضمایر پیوسته و جدا به شکل متنوّعی در جایگاه آغازین و پایانیِ جمله بهره برده و از این طریق در ایجاد اغراض ثانویّهای مانند: تکریم، تحقیر، تعجّب، تأکید، ایجاز، توازن نحوی، طرد و عکس، لفّ و نشر، تضاد، کنایه، آرایۀ تکرار، ایجاد نثری موزیکال و موسیقایی و... بهره بردهاند و علاوه بر تزئین معتدل برونۀ زبان، درونۀ زبان را به شکل معناداری زیبا و هنری کردهاند. طبیعی است که شناخت و کاربست ویژگیهای بلاغی- دستوریِ ضمایر میتواند بر ظرفیّت ادبی زبان فارسی معاصر بیفزاید و ضمایر خشک و کمتحرّک را غنی کند.
نثر مرسل
دستور زبان
قطب مجازی یاکوبسن
زیباییشناسی
ضمیر
2021
08
23
307
332
https://jls.qom.ac.ir/article_1901_52b0e92cec2c905c6558e26561ef205b.pdf