2024-03-28T19:20:53Z
https://jls.qom.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=249
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
کارکرد پیشوندها و پیش واژک های فعلی در فرهنگنامۀ قرآنی
مریم
ایزدی
قربانعلی
ابراهیمی
عطامحمد
رادمنش
پیشینه کاربرد فعل با پیشوند و پیشواژک در زبانهای ایرانی به دورة باستان میرسد. برخی از این پیشوندها و پیشواژکهای فعلی در فارسی میانه متروک شده و برخی از آنها بهصورت جزیی مُرده در ساختمان فعل باقیماندهاند. فارسی دری نیز این پیشوندها و پیش واژکها را از فارسی میانه وام گرفته است. در فرهنگنامة قرآنی، فرهنگ برابرهای فارسی قرآن بر اساس 142 نسخۀ خطی کهن، تعداد زیادی از فعلها با پیشوند و پیشواژک به کار رفتهاند. فراوانی فعلهای فارسی در فرهنگنامة قرآنی، بویژه فعلهای پیشوندی، بیانگر توانایی بالای زبان فارسی در ساخت واژه است. بررسی پیشوندها و پیشواژکهای فعلی برای آشنایی با شیوههای واژهسازی در زبان فارسی و نمایاندن ظرفیت و چگونگی ساخت فعل در این زبان ضرورت دارد و به شناخت روند تکامل افعال ساده به فعلهای ترکیبی و پیوندی از دورة فارسی باستان تا دورة مورد مطالعة این پژوهش، فارسی دری، کمک میکند. این جستار به شیوة تحلیلی - توصیفی و با مطالعة کتابخانهای، با بررسی برابرهای فعلی واژگان قرآن کریم در فرهنگنامة قرآنی، نخست به استخراج پیشوندها و پیشواژکهای فعلی این دوره از رشد و تکوین زبان فارسی میپردازد، سپس با آوردن نمونه، انواع آنها را دستهبندی نموده و ساختار، کاربرد، معنی و جامعة آماری این نوع از وندهای اشتقاقی و تصریفی را تجزیه و تحلیل میکند. هدف از این پژوهش، بازنمایی سیر تحول و کارکرد پیشوندها و پیشواژکهای فعلی و ارائۀ بسامد افعال کهن مهجور، کم کاربرد و پویای پیشوندی در زبان فارسی است. نتایج به دست آمده، غلبة فعلهای پیشوندی را بر ساختهای دیگر فعل در متن اصیل فرهنگنامة قرآنی نشان میدهد.
پیشوند
پیش واژک
فعل
فرهنگنامه قرآنی
فارسی دری
2021
03
18
9
39
https://jls.qom.ac.ir/article_1618_4f925141f114a64e58a2e343609e0870.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
بررسی فراهنجاری اشتقاقی در اشعار طالب آملی
خدابخش
اسداللهی
ولی
علی منش
زهرا
فتحی
در زبان فارسی فرآیندهای متعددی برای واژهسازی وجود دارد. ساخت انواع واژه بر پایۀ موازین و معیارهایی پذیرفته شده و معهودی در زبان است که عدول از آن به هنجارشکنی زبانی منجر میشود. در شعر سبک هندی، واژههای تازۀ فراوانی ساخته شدند. یکی از مهمترین فرآیندهای ساخت واژه در سبک هندی که موجب غنای زبان هم شده، اشتقاق است. در این سبک، علاوه بر ساخته شدن واژههایِ مشتق جدید بر اساس قواعد عادی و متداول واژهسازی، نوعی واژههای مشتق نیز به وجود آمدند که از قواعد و نظام حاکم بر ساخت واژه عدول کردهاند. ساختار این نوع واژهها، دور پروازی خیال و ارادۀ معنای جدید را به شکل بهتر نشان میدهند. طالب آملی از شاعران بنام و برجستۀ سبک هندی، از جمله کسانی است که انواع واژههای تازه آفریدهاست. در این میان، واژههای مشتق فراهنجاری وجود دارند که در ساختار آنها، در محور همنشینی وندهای اشتقاقساز با تکواژ پایه، تخطّی و عدول صورت گرفتهاست. در مقالۀ حاضر با بررسی و تحلیل این نوع واژهها در اشعار طالب آملی بدین نتیجه رسیدیم که طالب آملی با استفاده از انعطاف زبان فارسی و نوآوری در قاعدۀ اشتقاق هم موجب انکشاف زبان فارسی و هم موجب برجستگی کلامش شدهاست تا به سهم خود نشان دهد زبان فارسی از حیث صرفی کممایه نیست.
سبک هندی
طالب آملی
واژهسازی
اشتقاق
هنجارگریزی
2021
03
19
41
61
https://jls.qom.ac.ir/article_1782_657712322a8d2dd515909046d87e38c2.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
بررسی کارکردهای بلاغیِ ساختهای قیدی- وصفی در اشعار اخوان ثالث
مسعود
اسکندری
ساخت قیدی- وصفی یعنی اینکه صفتی (هر نوع صفت) در جایگاه قید قرار بگیرد. در این پژوهش تلاش شده این مؤلفه زبانی در اشعار اخوان ثالث مورد واکاوی قرار بگیرد. مسأله اساسی این تحقیق نقطه عزیمت ذهن از زبانشناسی به تحلیل متون ادبی است که البته بحث جدیدی نیست، لیکن در این تحقیق بر عنصری از زبان یعنی ساخت قیدی- وصفی تأکید شده که نه کتب دستور زبان و نه آثاری که در حوزه شناخت و تحلیل متون ادبی براساس کارکردهایی که یک مقوله زبان میتواند داشته باشد، بدان نپرداختهاند؛ این درحالی است که دانش بلاغی نیز برای پرداختن به آن فاقد توان نظری لازم بودهاست. جمع آوری اطلاعات در این تحقیق بر اساس روش کتابخانهای بوده و دادهها بر این اساس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. در پایان این نتیجه به دست آمده که اخوان ثالث از ساخت قیدی- وصفی به منظور تصویرسازی شعری و توصیف صحنهها، ابهام ادبی و ایجاز بهره بردهاست.
ساختهای قیدی- وصفی
اخوان ثالث
کارکردهای بلاغی
2021
03
18
63
85
https://jls.qom.ac.ir/article_1722_beea6b1b7382e4c943afa91f6c03c706.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
وصف در شهنشاهنامۀ سلیمانی اثر فتحالله عارف
نسرین
اسکندری
احمدرضا
یلمه ها
شهنشاهنامهها مجموعهای حماسی هستند و حماسه گونهای از اشعار وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگیهای قومی یا فردی میپردازد. شهنشاهنامۀ سلیمانی از آثار حماسی مصنوع است که بیست و یک هزار بیت دارد و به تقلید از شاهنامه فردوسی در قالب مثنوی و بحر متقارب و در ذکر سفرها و فتوحات سلطان سلیمان قانونی سروده شده است. از آنجا که ادبیّات را گاه در بیانی که شاید دور از اغراق نباشد معادل با توصیف دانستهاند، این مقاله کوششی است در جهت بررسی توصیفهای مشخص و متمایز این منظومه (مقدار، نوع، موضوع و کارکرد توصیفات) و بسامد آنها در این منظومۀ مغفول. بر این اساس توصیف که از موضوعات و شگردهای مهم داستان پردازی در شهنشاهنامه سلیمانی است، در مقدارهای متنوع کمترین واحد (کمتر از یک جمله) و بیشترین واحد (جملۀ مرکب و چند جمله) و در نوع عینی و ذهنی و گاه تصویری با موضوعاتی چون: وصف میدانهای نبرد و پهلوانان و آلات جنگی، وصف بهار و عناصر طبیعت، وصف زیبایی کنیزکان و جوانان، وصف سرما و... و در کارکردهای شعری (ایجاد احساس و تخیل و عاطفه) و گاه داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. شاعر برای تصویرسازی از آرایههای اغراق، استعاره، تشبیه، کنایه و تشخیص استفاده نموده است.
شاهنامه سلیمانی
فتح الله عارف
توصیف
حماسه
وصف
2021
03
19
87
116
https://jls.qom.ac.ir/article_1795_63c8ef05df2b3b921ef9105794ad3f58.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
تبیین استعارههای انتقادی بخش اساطیری شاهنامه
شهرزاد
بهمنی
استعارة انتقادی اهداف و ایدئولوژیهای سازندة معنای زبان را شناسایی میکند که راهبردی مهم، در جهت نظریة بلاغت برای مشروعیت زبانی در تحلیلهای گفتمانی است. داستانهای بخش اساطیری شاهنامه، از کیومرث تا کیخسرو که در طرح طبقهبندی زمینة ایدئولوژیک گفتمان قرار دارد، در این نوع تحلیلها گنجانده میشود تا بتوان زیرساخت معناهای زبانی را از آنها استخراج کرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین این مسأله است که فردوسی چگونه از زبان جهت تولید زیرساختها و بازتولید روابط قدرت سازندة گفتمان بهره برده است و با استفاده از چه راهبرد زبانی این مسأله را گفتمانسازی میکند؟ برای دستیابی به این هدف، در این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر پایة منابع کتابخانهای است، از چارچوب نظری تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر رویکرد نورمن فرکلاف استفاده میشود. نتیجة پژوهش نشان میدهد فردوسی با استفاده از شخصیّتپردازی که استعارههای او را شکل میدهد، توانسته زیرساختها و روابط قدرت سازندة گفتمان را در دو فرایند نهادی و اجتماعی، گفتمانسازی کند. استعارههایی که فردوسی به کار برده، در طرحی طبقهبندی انسجام یافته که موضع فکری و دیدگاه طبقاتی او را در دفاع از ساختارهای جامعه و ارزشهای نهفته در زیربنای آن نمایان میکند. آنچه به فهم استعارههای متن کمک میکند، پیشفرضهای مهمی در خصوص ویژگیهای صوری است که استعارهها را به ارزشهای اجتماعی و روابط قدرت پنهان متن پیوند میدهد. شناسایی استعارههای انتقادی که عبارتند از: فرّه، گاو، فریدون و کیخسرو، ضحاک و افراسیاب به کشف معانی فراتر از سطح زبانی و افزایش آگاهی انتقادی نسبت به نقش زبان در حفظ و تغییر روابط اجتماعی گفتمان کمک میکند.
شاهنامه
بخش اساطیری
استعارههای انتقادی
تبیین
2021
03
19
117
144
https://jls.qom.ac.ir/article_1781_71e5c6c2c5081063a4b1af735c37583f.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
جملههای مرکب در مثنوی و تبیین الگوهای دستوری و روابط معنایی و منطقی آنها
محمد
پاک نهاد
ترکیب، همیشه در دستور زبان با چالشهایی همراه بوده است. اختلافنظر در تقسیمبندی ساختمان واژگان و جملهها نیاز به توضیح ندارد. هدف از این مقاله، شناخت جملههای مرکب و آشنا شدن با ساخت و اقسام جملههای مزبور است که از این رهگذر یکی از عناصر انسجام مثنوی به نام روابط معنایی منطقی هویدا میشود. کتابهای دستور زبان هنگام مطالعۀ ساختمان جمله، در توضیح و تبیین جملۀ مرکب نظرهای متفاوتی ارائه کردهاند. تقسیم اینگونه جملهها به «همپایه» و «مرکب»، باعث ایجاد ابهام شده است. عدهای، جملههای مرکب را منحصر به جملههای مرکب وابسته میدانند و مرکب دانستن جملههای پیوسته را نپذیرفتهاند؛ این مقاله با بررسی پیشینۀ تعاریف و بحثهایی دربارۀ جملۀ مرکب، دیدگاههای مزبور را نقد و ساخت دستوری جملههای پیوسته و وابسته را در مثنوی تبیین مینماید و نیز انواع تازهای از جملههای پیوسته را به تقسیمبندیهای پیشین میافزاید. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی از نوع توسعهای و مطالعۀ موردی است. جامعۀ هدف، شش دفتر مثنوی بوده و دادهها بر اساس مطالعات کتابخانهای گردآوری شده است. نتیجه، اینکه وضعیت و جایگاه جملههای مثنوی را از هر حیث میشناساند و به نفع زبانشناسی و بلاغت به پایان میرساند. نگارنده تصویری دقیق و توصیفی درزمانی، از جملههای مثنوی فراهم نموده و گزارش معناداری از ویژگیهای زبانی آن ارائه مینماید و سعی میشود نکتههای بدیع و نویی مثل ساخت نحوی و صرفی و اقسام جملههای مثنوی ارائه کند. در ضمن بسیاری از بخشها را آنقدر تکرار کند تا به نتیجهای منطقی دست یابد.
نقد
پیشینۀ جملۀ مرکب
ساخت و اقسام جملههای مرکب پیوسته و وابسته
روابط معنایی و منطقی
عناصر انسجام
2021
03
19
145
186
https://jls.qom.ac.ir/article_1805_2674b2857f3486088fa856c7c48adba3.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
بررسی کارکرد عناصر موسیقایی در شعر علوی معاصر
آرزو
پوریزدانپناه کرمانی
زینب
شیخ حسینی
«شعر علوی» یکی از شاخههای اصلی شعر آیینی بهشمار میآید که تاکنون مورد بررسی همهجانبه و علمی قرار نگرفته و در اندک پژوهشهای انجامشده در این زمینه بیشتر به محتوا و درونمایة آن پرداخته شدهاست. رسالت دینی و کارکرد مذهبی این اشعار در گرو تأثیرگذاری عمیق این اشعار در مخاطب است. موسیقی یکی از عناصر سازندة شعر است که نقش مهمّی در زیباسازی کلام و تأثیر آن بر مخاطب دارد. در این جستار، سطوح چهارگانة موسیقی (بیرونی، کناری، درونی و معنوی) با روش توصیفی ـ تحلیلی در 3 مجموعه شعر علوی و در مجموع 158 شعر بررسیشدهاست. بررسی عناصر موسیقایی در این اشعار، حکایت از ارتباطی دوسویه میان موسیقی و محتوای این اشعار دارد. موسیقی در این اشعار، کمک شایانی به القای مفاهیم و معانی مورد نظر شاعران کرده و در مقابل درونمایه و محتوای این اشعار به موسیقی آن جهت دادهاست. برجستگی و قوّت موسیقی در دو سطح بیرونی و کناری، بیفروغ بودن موسیقی درونی و معنوی و در حاشیه قرارگرفتن آن، استفاده از اوزان جویباری و شفّاف و توجّه به مضمون و محتوا در انتخاب وزن، گرایش به اوزان ساده و بیتکلّف، تنوّع وزنی، استفاده از قافیهها و ردیفهای مرتبط با موضوع و بهرهگیری دو سویه از آنها (کارکرد موسیقایی و انتقال معنا)، به کارگیری صنایع لفظی (تکرار، جناس و موازنه) و صنایع معنوی (تلمیح، مراعاتالنظیر و تضاد) از دیگر یافتههای این پژوهش است.
شعر علوی
عناصر موسیقایی
موسیقی بیرونی
موسیقی درونی
موسیقی کناری
موسیقی معنوی
2021
03
18
187
221
https://jls.qom.ac.ir/article_1673_331f3546340d2e291dbbbe57410e3ec0.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
تحلیل زبان تصویر در غزل رمانتیک حسین منزوی
زهرا
طالبلو
محسن
ذوالفقاری
حجت اله
امیدعلی
زهرا
رجبی
اهمیّت زبان و زیبایی از دیرزمان در ادبیّات مطرح بوده و این امر در مکتبهای ادبی نیز نمود پیدا کردهاست. برخلاف نظر علمای بلاغت سنّتی که معتقد بودند تصویرپردازی تنها از طریق صورخیال صورت می پذیرد، تصاویر خیالانگیز بسیاری وجود دارند که عاری از هرگونه صورت خیالی هستند و در انتقال احساس و عاطفۀ شاعر بسیار خوب عمل میکنند. آفرینش تصویر بدون صورخیال، خود از شیوههای خیالانگیزی و تصویر آفرینی است. مسألۀ اساسی این مقاله بررسی ویژگیهای مکتب ادبی رمانتیسم در شعر منزوی و تحلیل و تبیین تصاویر مبتنی بر خیال و واقعیّت در مؤلفههای مکتبی اثر است. رمانتیسم نهضتی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که در قرن نوزدهم و با در هم شکستن قید و بندهای کلاسیک در اروپا شکل گرفت و شرایط اجتماعی ظهور آن در اواخر عصر مشروطه در ایران فراهم آمد. حسین منزوی از شاعران نوآور و توانای معاصر است که اصول مکتب رمانتیسم و احساسات فردی در بسیاری از اشعار وی به خوبی نمایان است. در مقالۀ حاضر به شیوۀ توصیفی– تحلیلی، در دو محورِ تصاویر حقیقی و تصاویر خیالی به تحلیل مؤلفههای شاخص مکتب رمانتیسم از جمله: انعکاس فردیّت شاعر در تصویر، اندوه و تأثیر آن بر تصاویر شعری شاعر، سایهواری تصویر و... در غزلهای منزوی پرداختهایم. یافتههای پژوهش نشان میدهد بسیاری از سرودههای منزوی حاصل احساس رمانتیک گونۀ وی است. «انعکاس فردیّت شاعر در تصویر» مؤلفۀ مکتبی غالب غزلهای منزوی است و دیگر اصول این مکتب در ارتباط با این مؤلفه با بسامدی متفاوت شکل گرفتهاند. در حوزۀ زبان، تصاویر حقیقی با بسامدی بسیار کمتر از تصاویر مجازی نمود دارند. تکنیکهای بیانی دستوری از جمله صفت، جملات صله، فعل و قید غالباً در بافت کلام تصاویری مجازی و خیالی ایجاد کردهاند.
حسین منزوی
تصویر
رمانتیسم
مؤلفههای رمانتیسم
2021
03
19
223
252
https://jls.qom.ac.ir/article_1736_9618769cd6f7fc9401d53047ae2c0aab.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
کارکردهای محتوایی و زیبایی شناختی گلها و گیاهان در اشعار حسین منزوی
سید مهدی
رحیمی
سامره
شاهگلی
علاقه به گلها و گیاهان و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دورة خاصی تعلق ندارد. اغلب شاعران کوشیدهاند تا با استفاده از پدیدههای طبیعی و ترکیبات تازهای که خلق میکنند به مفاهیم و اندیشههای مورد نظرشان بپردازند اما گرایش به طبیعت و گلها و گیاهان در شعر کلاسیک با شعر معاصر تا حدودی متفاوت است؛ در شعر معاصر تجلّی طبیعت و گلها و گیاهان با خصوصیات متعددی از جمله: سنّتشکنی، زبان جدید، جهانبینی ویژه و... همراه است. حسین منزوی (1383-1325ه.ش) از شاعران پر مخاطب معاصر، با نگرش تازه و با زبانی نو به طبیعت و پدیدههای آن پرداختهاست. وی از شاعران رمانتیک و تأثیرگذار دورة معاصر است که برخوردی عینی و هوشمندانه با انسان، اجتماع و طبیعت اطرافش دارد و هر چه از دوران آغازین شعر او فاصله میگیریم نوع بهرهمندی او از طبیعت و عناصر طبیعی، ژرفتر و ساختارمندتر میشود و شعر احساساتی و عاشقانة آغازین شاعر به سوی اشعار اجتماعی و سیاسی ارتقا مییابد و از اینرو واژگان، تصاویر و ترکیبات جدیدی را خلق میکند. هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی کارکردهای گلها و گیاهان در اشعار حسین منزوی است. نتیجة تحقیق نشان میدهد که منزوی با نگرش و بیان خلّاقانه و بسامد قابل توجهی از گلها و گیاهان به عنوان نقشمایه و نماد چند معنایی و محور ساختاری تصاویر بلاغی در جهت بیان اندیشههای شاعرانه، زیبایی شعر، هماهنگی و تناسب بخشیدن به اجزای کلام استفاده نموده که این امر توسعة زبانی و محتوایی را برای شاعر فراهم ساختهاست.
شعر معاصر
بلاغت
مضمونآفرینی
تصویرسازی
گل و گیاه
حسین منزوی
2021
03
18
253
284
https://jls.qom.ac.ir/article_1622_426e55948ea4f575ddf6c6a624066fbd.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
بررسی، تحلیل و طبقهبندی شبهجملهها در زبان فارسی
محمود
مهرآوران
مقولههای دستوری زبان فارسی از نظر صرف و نحو به انواع گوناگونی تقسیم میشود. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسشهاست که شبه جمله چیست، چه انواعی دارد و در دستورهای زبان چگونه آن را بیان کردهاند. شبهجمله کلمه یا گروهی از کلمات فارسی و غیر فارسی است که فعل و ساختار جملۀ فارسی را ندارد اما معنی کامل جمله را دارد. جمله در زبان فارسی یا فعل دارد یا فعل ندارد؛ شبهجملهها در شاخۀ جملههای بیفعل قرار میگیرند. در دستورهای زبان، برخی این موضوع را با نام صوت و برخی دیگر با عنوان شبهجمله مطرح کردهاند. این پژوهش به بررسی، تحلیل و طبقهبندی شبهجملهها، در همۀ صورتهای آن پرداخته و ویژگیهای گوناگون، برخی معیارها برای شناخت شبهجمله، تفاوت صوت با اسم صوت و شبهجمله با قید را بیان کرده و دستهبندی معنایی آنها را ارائه کرده است. صوتها یکی از انواع شبهجمله هستند اما شبهجمله تنها منحصر به صوت نیست. برخی از اسمها، صفتها، ضمیرها و قیدها با تغییر آهنگ و داشتن تکیۀ ویژه شبهجمله واقع میشوند. همچنین بسیاری از ضربالمثلهای بیفعل، منادا، برخی از واژگان غیر فارسی (تُرکی، انگلیسی و فرانسه) و بسیاری از عبارات، افعال و جملههای پرکاربرد عربی در فارسی نیز شبهجمله هستند. شبهجملهها از نظر کارکرد و معنا در گروهها و طبقات مختلف تقسیم میشوند و بسیاری از عواطف و احساسات انسان را نشان میدهند؛ احساسات و عواطفی مانند: آرزو و امید، احترام و اطاعت، بیزاری و تنفّر، خشم، مهربانی و دلسوزی، سرزنش و توهین، پرسش، تأکید، تأسّف، تعجّب، تشویق و درد. در مجموع شبهجملهها احساسات و عواطف منفی را بیشتر منعکس میکنند. موضوع شبهجمله هم به حوزۀ صرف فارسی مربوط است و هم به حوزۀ نحو.
دستور زبان
جمله
جملههای بیفعل
شبهجمله
صوت
تکیه
2021
03
18
285
314
https://jls.qom.ac.ir/article_1759_9c1b5660327058f4f3bc9921d719954a.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
غربت کنایه در پژوهشهای مکتب وقوع
مصطفی
میردار رضایی
حقیقتنمایی در کنار بیان رفتارهای عاشق و معشوق، رکن رکین مکتب وقوع است. بیشتر پژوهشهایی که در زمینۀ بررسی مختصات ادبی این مکتب و طرز واسوخت انجامشده، در کنار اشاره به «سادگی و روانی زبان» به «عدم استفاده از شگردهای بلاغی» نیز اشاره کردهاند. از آنجا که کشف و توضیح چگونگی یک موضوع و پدیده، رسالت تحقیقاتِ توصیفی است، این مقاله به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای نوشته شدهاست و میکوشد تا حضور گسترده و نقش مؤثر صناعت بیانی کنایه را در بازنمایاندن حالات وقوعی نشان بدهد و این خود نقیضِ فرضِ رایج در مطالعات مکتب وقوع است. حدود پژوهش، مطالعاتی است که در حوزۀ مکتب وقوع انجام شده، امّا به عنصر بیانی کنایه توجّه نکردهاند؛ خاصه کنایههای موجود در کتاب صد سال عشق مجازی. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شگرد کنایه نقش مهمّ و بایستهای در آفرینش تصویرهای مکتب وقوع دارد و حضور گستردۀ این صناعت در شعر وقوع نهتنها منافاتی با زبان سادۀ این مکتب ندارد، بلکه به دلیل ماهیت کوچه و بازاری و مردمی بودنش، سبب روانی و سادگی زبان شعری وقوع نیز میگردد.
مکتب وقوع
طرز واسوخت
مختصات شعر واقعگرا
کنایه
2021
03
19
315
347
https://jls.qom.ac.ir/article_1723_8f54fbf99a069b5083ac1064fa013f8d.pdf
پژوهش های دستوری و بلاغی
2783-2619
2783-2619
1399
10
18
تشخصهای زبانی در سبک فرخ تمیمی
یدالله
نصراللهی
در بررسی پروندة شعر نو و شاعران آن در جریان تاریخ ادبی فارسی، میتوان نقطهای مشترک یافت و آن نقطه این است که قریب به اتفاق این شاعران برای خود سبک خاص یا زبان خاص داشتهاند، یا در پی آن بودند که به آن دست یابند. فرخ تمیمی از شاعران کمتر شناخته شدة شعر نیمایی یا آزاد است که پنج دفتر شعری از او به چاپ رسیدهاست. جستجو و یافتن سبک جدید و خاص برای شاعران نوپرداز، اصلی بوده که افراد به روشهای مختلف در پی نیل به آن بودهاند و مقرون به صرفهترین و حصولیترین کار در این مسیر، شکستن اصول وزن و قافیة سنّتی و نیز تأثیرپذیری این شاعران از حال و هوا، تجربه و تصاویر شعر فرنگی بودهاست. امر مهم دیگری که این شاعران و تمیمی به آن دست زدند، این است که قواعد و معیارهای زبان معیار و فرهیخته را به عمد درهم ریخته و به هم زدند و غایت کارشان این شد که تا توانستند شعر خود را به زبان محاوره و عامیانه نزدیک کردند؛ به تعبیر بهتر، سبک و شیوة «شعر نویسی» آنها نزدیک کردن بیش از حد شعر خود به زبان عامیانه و درهم زدن اصول و قواعد زبان هنجار بودهاست؛ این نوشتار با ذکر مصداق و شاهد مثال به نوسازیهای تمیمی در حوزههای مختلف اسم، فعل، صفت و غیره میپردازد و برجستگیهای زبانی و سبکی در شعر وی را تبیین میکند. روش تحقیق این مقاله، توصیفی و مقایسهای است که مواد خود را به شیوة فیشنویسی و اسنادی جمع آورده است.
فرخ تمیمی
شعر نو
سبک
تشخص زبانی
زبان محاوره
2021
03
19
349
369
https://jls.qom.ac.ir/article_1806_eed03294fa6e9ed79c9a9f20152d624e.pdf