ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کارکرد شگرد آیرونی در شعر نسیم شمال
آیرونی، سخنی است دو پهلو که معنا و مفهوم ثانویۀ آن اهمیّت دارد؛ این شگرد ادبی، از ظرفیت گستردهای برای رساندن مفاهیم و مقاصدی که مجالی برای عرضه و مطرحکردن مستقیم آنها نیست، برخوردار است. نسیم شمال (سیّد اشرفالدّین حسینی) از شاعران عصر مشروطه که برای تبیین اندیشههای سیاسی و اجتماعی خود در بحبوحۀ خفقان و استبداد عصر خود، گزیری جز از بیان غیرمستقیم اندیشههای آزادیخواهانهاش نداشته است، از این صنعت بلاغی بهرهها میگیرد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع و ابزار کتابخانهای نوشته شده است، تلاش میکند تا نحوۀ حضور آیرونی و انواع آن را در شعر نسیم شمال بررسی کند. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که زبان آیرونیک نسیم شمال، علاوه بر ماندگار کردن آثارش، زمینۀ گستردهای را برای ایجاد آیرونی فراهم میآورد؛ چرا که اساساً بنیاد ادبی آیرونیک، خاصه آیرونیک کلامی، ناظر به معنای ثانویه است، نه معنای اولیه؛ و شاعر با استفاده از این شگرد، ضمن تبیین اندیشههای اجتماعی خود، میکوشد تا خستگی و ملال حاصل از تکرار مضامین را بزداید. همچنین میتوان اذعان داشت که آیرونیهای بهکار رفته در اشعار وی، چندان دیریاب نیست و بیشتر آنها به مانند زبان اشعار شاعر سادهاند. همچنین بر اساس پژوهش حاضر میتوان اذعان داشت که تحلیل اشعار نسیم شمال صرفاً با تلقّی از طنز در مطالعات ادبی موجود (و نه آیرونی)، تقلیلدادن ظرفیتهای نهفته در این متن است.
https://jls.qom.ac.ir/article_1890_a6595e985eb30acb7ef570346140197b.pdf
2021-08-23
9
38
10.22091/jls.2021.6177.1275
آیرونی
نسیم شمال
مشروطه
ادبیّات اجتماعی
شهرام
احمدی
sh.ahmadi@umz.ac.ir
1
استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
LEAD_AUTHOR
سیده فاطمه
کاظمی گودرزی
ahmadish52@gmail.com
2
کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
AUTHOR
آقازینالی، زهرا و حسین آقاحسینی.(1387). «مقایسۀ تحلیلی کنایه و آیرونی در ادبیّات فارسی و انگلیسی». کاوشنامه. سال 9. شمارۀ 17. صص: 126 ـ 95.
1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ .(1386). «مقایسۀ اجمالی صورخیال در بلاغت فارسی و انگلیسی». گوهر گویا. شمارۀ 1. صص: 77 ـ 49.
2
بهرهمند، زهرا.(1389). «آیرونی و تفاوت آن با طنز و صنایع بلاغی مشابه». فصلنامۀ زبان و ادب پارسی. شمارۀ 45. صص: 36 ـ 9.
3
بوشهری، مهدی.(1394). «بررسی تطبیقی سبک ادبی میرزا علیاکبر صابر طاهرزاده و اشعار سید اشرفالدین گیلانی». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال 2. شمارۀ 5. صص: 33 ـ 1.
4
حقجو، سیاوش.(1390). «سید اشرفالدین گیلانی: طنز و تمهید آزادی در شکل». مجموعه مقالات ششمین همایش بینالمللی انجمن زبان و ادب فارسی ایران. تهران: خانۀ کتاب.
5
حلبی، علیاصغر.(1364). مقدمهای بر طنز و شوخ طبعی در ایران. تهران: پیک.
6
داد، سیما.(1392). فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: مروارید.
7
ذاکرحسین، عبدالرحیم.(1377). ادبیّات سیاسی ایران در عصر مشروطیّت. تهران: علم.
8
صفایی، علی.(1392). «نگاهی به جلوههای آیرونی در اندیشه و اشعار پروین اعتصامی». نشریۀ سابق دانشکده ادبیّات دانشگاه تبریز. سال 66. شمارۀ 228. صص: 96 ـ 61.
9
شفیعی، نرگس.(1395). آیرونی در مثنوی معنوی. پایاننامۀ کارشناسیارشد. با راهنمایی شهرام احمدی. دانشگاه مازندران.
10
غلامحسینزاده، غلامحسین و زهرا لرستانی.(1390). «آیرونی در مقالات شمس». مجلۀ دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه کاشان. شمارۀ 9. صص: 98 ـ 69.
11
فتوحی، محمود.(1391). سبک شناسی، نظریهها، رویکردها و روشها. تهران: سخن.
12
قاسمزاده، علی.(1391). «آیرونی و کارکرد آن در دستگاه فکری ناصرخسرو». بهار ادب. شمارۀ 2. صص: 333ـ 315.
13
محمّدی، احمد.(1391). مقایسۀ ساختار طنز در آثار سید اشرفالدین گیلانی و میرزادۀ عشقی. پایاننامۀ کارشناسیارشد. با راهنمایی علیرضا محمودی. دانشگاه زابل.
14
محمّدی، حسنعلی.(1372). شعر معاصر ایران از بهار تا شهریار. تهران: اختران.
15
موکه، داگلاسکالین.(1389). آیرونی. ترجمۀ حسین افشار. تهران: مرکز.
16
میرصادقی، جمال.(1377). واژهنامۀ هنر داستاننویسی. تهران: کتاب مهناز.
17
نسیم شمال.(1371). کلیات جاودانۀ نسیم شمال. بهکوشش حسین نمینی. تهران: دیبا.
18
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی جدید به نوعی از صفت خاص و عام در زبان فارسی
با دقت در کتابهای دستور زبان فارسی، متوجه این موضوع میشویم که اکثر تقسیمبندیها در مورد صفت، تکراری و شبیه به هم هستند؛ بنابراین در این پژوهش در حوزۀ معنایی و با توجه به اختصاص یا عدم اختصاص (عمومیت) صفت به موصوفها، تقسیمبندی جدیدی از صفت صورتگرفته است و بر این اساس صفات به دو دستۀ خاص و عام تقسیم شدند؛ صفات خاص بر اساس اختصاص به حوزۀ معنایی خاص یا فقط یک موصوف خاص، به دو دستۀ «خاص نوع 1» و «خاص نوع 2» (خاص الخاص) تقسیم میشوند. صفات عام نیز بر اساس دامنۀ شمول تعلقپذیری به واژهها (موصوف) به سه دستۀ «عامِ کم فعال»، «عامِ نیمه فعال» و «عامِ فعال» تقسیم میشوند. برای دستیابی به مجموعهای از صفات و بررسی و تحلیل آنها، سه رمان «سمفونی مردگان» عباس معروفی، «سووشون» سیمین دانشور و «چشمهایش» بزرگ علوی به عنوان جامعۀ آماری برای استخراج صفات انتخاب شدند و بعد از استخراج، صفات به روش تحلیلی و توصیفی به صفات خاص و عام تقسیم شدند و مجدداً صفات تقسیم شده بر اساس صفات بیانی (ساده/مطلق، فاعلی، مفعولی، نسبی و لیاقت) تقسیمبندی شدند و مشخص شد که هر کدام از صفات بیانی به کدام تقسیمبندی جدید، اقتران معنایی بیشتری دارد. با توجه به بررسیهای انجام شده صفتهای فاعلی بیشتر خاص موصوفهای کنشگر و دارای اختیار هستند و صفتهای مفعولی با موصوفهای کنشپذیر و فاقد اختیار همراه میشوند. صفات نسبی مخصوصاً زمانی که مفهوم جنسیت را برسانند، خاص حوزۀ معنایی جمادات هستند. صفات اشاره، مبهم، عدد و... نیز عمومیت دارند و جزء صفات عام به حساب میآیند.
https://jls.qom.ac.ir/article_1891_ca1f94ee7058453a915d506595636786.pdf
2021-08-23
39
60
10.22091/jls.2021.6154.1273
صفت خاص
صفت عام
سمفونی مردگان
سووشون
چشمهایش
فاطمه
حسین پور ماستری
hosseinpour.fa.1993@gmail.com
1
کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
عباسعلی
وفایی
a_a_vafaei@yahoo.com
2
استاد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
AUTHOR
انوری، حسن و حسن احمدیگیوی.(1373). دستور زبان فارسی 2. چاپ نهم. تهران: فاطمی.
1
خیامپور، عبدالرسول.(1347). دستور زبان فارسی. چاپ ششم. تبریز: شفق.
2
دانشور، سیمین.(1349). سووشون. چاپ دوم. تهران: خوارزمی.
3
علوی، بزرگ.(1396). چشمهایش. تهران: نگاه.
4
فرشیدورد، خسرو.(1392). دستور مفصل امروز. چاپ چهارم. تهران: سخن.
5
مختارعمر، احمد.(1385). معنا شناسی. ترجمۀ سیدحسین سیدی. چاپ اول. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
6
معروفی، عباس.(1396). سمفونی مردگان. تهران: ققنوس.
7
ناتلخانلری، پرویز.(1384). دستور زبان فارسی. چاپ بیستم. تهران: توس.
8
وحیدیانکامیار، تقی و غلامرضا عمرانی.(1382). دستور زبان فارسی1. چاپ چهارم. تهران: سمت.
9
وفایی، عباسعلی.(1392). دستور توصیفی، بر اساس واحدهای زبان فارسی. تهران: سخن.
10
ــــــــــــــــــ .(1395). دستور زبان فارسی 1. چاپ اول. تهران: علمی.
11
هالیدی، مایکل و رقیه حسن.(1393). زبان، بافت، متن؛ جنبههای زبان در چشمانداز اجتماعی نشانهشناختی. ترجمۀ مجتبی منشیزاده و طاهره ایشانی. تهران: علمی.
12
ORIGINAL_ARTICLE
شیوههای واژهگزینی و واژهسازی فارسی در آثار منثور ناصرخسرو
عنوان «حجت جزیرۀ خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وامستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزۀ دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیوههای اصلی واژهسازی و واژهگزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوههای فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: همگوشکی، زادۀ راه، زیریدن، کاربندنده و... را بهجای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاسداری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژهنامههای متون پهلوی نشان میدهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آنها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا بهکار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیشموجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخرهآمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی به این پرسشها پاسخ میدهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژهسازی و واژهگزینی در پنج اثر منثور خویش بهکار بُرده و چگونه شیوۀ «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
https://jls.qom.ac.ir/article_1892_81750565dd28e4628205f9441e02de06.pdf
2021-08-23
61
89
10.22091/jls.2021.6368.1294
ناصرخسرو
آثار منثور
زبان فارسی
زبان پهلوی
فرآیندهای واژهسازی و واژهگزینی
فاطمه
حیدری
fatemeh.heidari@kiau.ac.ir
1
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
LEAD_AUTHOR
ابنندیم، محمّد بن اسحاق.(بیتا). الفهرست. بیروت: دارالمعرفه.
1
ابوالقاسمی، محسن.(1367). پنج گفتار در دستور تاریخی زبان فارسی. بابل: بابل.
2
امیری، کیومرث.(1378). زبان فارسی در جهان، ژاپن، تهران. تهران: دبیرخانه شورای گسترش زبان و ادبیّات فارسی.
3
آذرنوش، آذرتاش.(1386). فرهنگ معاصر عربی- فارسی. چاپ 8. تهران: نی.
4
آریانپور کاشانی، منوچهر.(1384). فرهنگ ریشههای هند و اروپایی زبان فارسی. اصفهان: جهاد دانشگاهی.
5
آموزگار، ژاله و احمد تفضلی.(1386). کتاب پنجم دینکرد. ترجمه، تعلیقات، واژهنامه، متن پهلوی. تهران: معین.
6
باطنی، محمّدرضا.(1372). «استفاده از اشتقاق در واژهسازی علمی». مجموعه مقالات سمینار زبان فارسی و زبانعلم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
7
برومندسعید، جواد.(1383). ریشهشناسی و اشتقاق در زبان فارسی. جلد 1. کرمان: دانشگاه شهید باهنر.
8
بهار، محمّدتقی.(1349). سبکشناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی. جلد 2. چاپ سوم. تهران: چاپخانه سپهر.
9
بهار، مهرداد.(1345). واژهنامه بندهش. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
10
ـــــــــــــ .(1351). واژهنامه گزیدههای زاداسپرم. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
11
تفضلی، احمد.(1348). واژهنامه مینوی خرد. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
12
حیدری، حسن.(1389). فرهنگ لغات و واژههای ترکیبی دیوان ناصرخسرو. اراک: دانشگاه اراک.
13
خیرآبادی، محمّدنبی؛ مهیار علویمقدم و احمد خواجهایم.(1395). «بررسی فرایند واژهسازی در زادالمسافر ناصرخسرو». متنشناسی ادب فارسی. شمارۀ 2. پیاپی30. صص: 108 -91.
14
دهخدا، علیاکبر.(1377). لغتنامه. (مقدمه: وضع لغات فارسی ابنسینا و تأثیر آنها در ادبیّات از محمّد معین). چاپ دوم از دورۀ جدید. تهران: دانشگاه تهران.
15
رضایی باغبیدی، حسن.(1377). «واژهگزینی در عصر ساسانی و تأثیر آن در فارسی دری». نامۀ فرهنگستان. شمارۀ 3. پیاپی 15. صص: 158-145.
16
زمانی بابگهری، وجیهه و محمّدصادق بصیری.(1397). «ترکیب و اشتقاق در دستور زبان فارسی و عربی». فنون ادبی. شمارۀ 2. پیاپی 23. صص: 89 -69.
17
سمیعی گیلانی، احمد.(1379). «ترکیب و اشتقاق دو راه اصلی واژهسازی». نشریه نشر دانش. شمارۀ 3. صص: 16-13.
18
سعادت مصطفوی، فائزه و غلامرضا دینمحمّدی.(1397). «معینشدگی در زبان فارسی و شکلگیری ساخت کامل و التزامی». زبانپژوهی دانشگاه الزهرا. سال 10. شمارۀ 29. صص: 26-7.
19
شرتونی، رشید.(1422ه.ق). مبادی العربیّه. جلد 2. قم: دارالعلم.
20
شندلباخ، هربرث.(1395). تاریخ و تبیین مفهوم خرد. ترجمۀ رحمان افشاری. تهران: مهراندیش.
21
صفا، ذبیحالله.(1371). تاریخ ادبیّات در ایران. جلد 1. چاپ دوازدهم. تهران: فردوس.
22
طاووسی، محمود.(1372). واژهنامه شایست نشایست. چاپ دوم. شیراز: دانشگاه شیراز.
23
عباسی، مجید و عادل رفیعی.(1393). «مقایسه فرایند اشتقاق در دوگونه علمی و محاورهای زبان فارسی». پژوهشهای زبانی. سال 5. شمارۀ 1. صص: 74-57.
24
عنصرالمعالی، کیکاووس.(1368). قابوسنامه. تصحیح غلامحسین یوسفی. تهران: علمی و فرهنگی.
25
غلامرضایی، محمّد؛ احمد خاتمی و فرزاد بالو.(1390). «از کلام محوری تا هرمنوتیک کلاسیک با تأملی بر آثار منثور ناصرخسرو». پژوهشنامۀ زبان و ادب فارسی (گوهر گویا). سال 5. شمارۀ 4. پیاپی20. صص: 64-31.
26
فرشیدورد، خسرو.(1382). دستور مفصل امروز. تهران: سخن.
27
فرهوشی، بهرام.(1381). فرهنگ فارسی به پهلوی. چاپ سوم. تهران: دانشگاه تهران.
28
قائممقامی، سید احمدرضا.(1394). «ریشهشناسی و زبان فارسی (مقدمات)». ویژهنامۀ نامۀ فرهنگستان (فرهنگ نویسی). شمارۀ 9. صص: 78-45.
29
کشانی، خسرو.(1372). فرهنگ فارسی زانسو. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
30
محمّدی، عباسقلی؛ مهدخت پورخالقی چترودی؛ اعظم استاجی و غلامعباس سعیدی.(1390). «توانهای بالقوه و بالفعل زبان فارسی در واژهسازی». نشریۀ ادب و زبان دانشگاه شهید باهنر کرمان. شمارۀ 30. (پیاپی 27). صص: 299-281.
31
محمّدی، محمّد.(1374). فرهنگ ایرانی پیش از اسلام. تهران: طوس.
32
محمودی بختیاری، بهروز.(1389). «ترکیبهای نحوی». رشد آموزش زبان و ادب فارسی. شمارۀ 3. صص: 36-32.
33
منصوری، یدالله.(1394). فرهنگ ریشهشناختی افعال فارسی میانه (زبان پهلوی). تهران: آوای خاور.
34
مکنزی، دیو نیل.(1373). فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمۀ مهشید میرفخرایی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
35
میرفخرایی، مهشید.(1394). بررسی دینکرد ششم. چاپ سوم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
36
ناتلخانلری، پرویز.(1366). زبانشناسی و زبان فارسی. چاپ دوم. تهران: توس.
37
ناصرخسرو قبادیانی، ابومعین.(1363). جامع الحکمتین. بهاهتمام محمّد معین و هنری کربین. چاپ دوم. تهران: طهوری.
38
ـــــــــــــــــ .(1359). خوان الاخوان. مقدمه و تصحیح یحیی الخشاب. قاهره: مطبعه المعهد العلمی الفرنسی للآثار الشرقیه.
39
ـــــــــــــــــ .(1338). خوان الاخوان. با مقدمۀ علیاکبر قویم. تهران: کتابخانه بارانی.
40
ـــــــــــــــــ .(1387). دیوان اشعار. تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق. چاپ هفتم. تهران: دانشگاه تهران.
41
ــــــــــــــــ .(1385). زاد المسافرین. تصحیح محمّد بذل الرحمن. چاپ دوم. تهران: اساطیر.
42
ــــــــــــــــ .(1384). زاد المسافر. تصحیح سیدمحمّد عمادی حائری. تهران: میراث مکتوب.
43
ــــــــــــــــ .(1998). گشایش و رهایش. ویرایش و ترجمۀ فقیر محمّد هونزایی. لندن: [بیجا].
44
ـــــــــــــــ .(1384). وجه دین. چاپ دوم. تهران: اساطیر.
45
وهمن، فریدون.(2535). واژهنامۀ ارتای ویراز نامک. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
46
Durkin, P. (2014). “Borrowed Words: A History of Loanwords in English”. Great Britain: Oxford University Press.
47
Hartman, R. & F. Stork. (1972). “Dictionary of Language and Linguistics”. London: Applied Science Publishers.
48
Kay. G. (1995). “English loanwords in Japanese”. World English. Vol.14. No.1. Pp.67-76.
49
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و تحلیل ویژگیهای خاص دستوری و نگارشی در تفسیر سورآبادی
تفسیر سورآبادی یکی از کهنترین تفسیرهای قرآن به زبان فارسی است که علاوه بر ارزش فکری و محتوایی، از حیث مطالعات زبانشناسانه به ویژه دستور تاریخی اهمیّت ویژهای دارد. هرچند سورآبادی از زبان فارسی رایج قرن پنجم استفاده کرده، ولی کاربرد واژگان و شیوة به کارگیری آنها در جمله، نثر او را تا حدّی متمایز از دیگر آثار این قرن کرده است. روش اصلی این تحقیق توصیفی و تحلیلی است و مسألة اصلی تحقیق این است که ویژگیهای نادرِ دستوری تفسیر سورآبادی چیست. در پایان، این نتایج به دست آمده که وجود مختصات سبکی و کاربردهای مختلف نحوی و صرفی نادر و نیز شیوه نگارش مؤلف، این اثر ارزشمند را درخور توجّه و تحقیق کرده است. پارهای از نکات و نمونههای به کار رفته مانند: کاربرد قیدها، صفات و نمونههای نادر دستوری فقط خاص این تفسیر است؛ مانند کاربرد «ی» نکره با ضمیر مبهم «هر» و نیز کاربرد «برخورداری» با امور منفی که تاکنون کسی به آن اشارهای نکرده است.
https://jls.qom.ac.ir/article_1893_a71d933f6f37ef6d515d77ac2bef6fb7.pdf
2021-08-23
91
118
10.22091/jls.2021.6841.1325
تفسیر سورآبادی
ابوبکر عتیق نیشابوری
ویژگیهای نگارشی و ویرایشی
محمد مصطفی
رسالت پناهی
resalatpanahi1365.kashanu@gmail.com
1
دکترای زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
LEAD_AUTHOR
حبیب
متقی
mottaghikashani.h@gmail.com
2
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
AUTHOR
رضا
شجری
shajari@kashanu.ac.ir
3
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
AUTHOR
قرآن کریم.
1
ابوالمعالی نصرالله منشی.(1388). کلیله و دمنه. تصحیح و توضیح مجتبی مینوی. تهران: ثالث.
2
احمدیگیوی، حسن و حسن انوری.(1370). دستور زبان فارسی. تهران: فاطمی.
3
بهار، محمّدتقی.(1357). سبک شناسی. 3 جلد. تهران: امیرکبیر.
4
بیهقی، ابوالفضل.(1371). تاریخ بیهقی. تهران: علمی.
5
پورپیرار، ناصر.(1385). «خرافهپردازی در تفسیر سورآبادی». مجلة نقد کتاب. شمارۀ 40. صص: 152-123.
6
جزائری، سید نعمتالله بن عبدالله.(1292). زهر الربیع. بمبئی: مطبع محمّدی.
7
رواقی، علی و مریم میرشمسی.(1381). ذیل فرهنگهای فارسی. تهران: هرمس.
8
سلیمانی، صدیقه و یوسف عالی عباسآباد.(1395). بررسی جنبههای مختلف بلاغی و زبانی تفسیر سورآبادی. تهران: سینانگار.
9
سناییغزنوی، مجدود بن آدم.(1389). در اقلیم روشنایی (تفسیر چند غزل از حکیم سنایی غزنوی). محمّدرضا شفیعیکدکنی. چاپ ششم. تهران: آگه.
10
سورآبادی، ابوبکر عتیق.(1381). تفسیر سورآبادی. تهران: فرهنگ نشر نو.
11
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1392). «نوعی ساختار مبالغه در زبان فارسی کهن». مجلّة بخارا. سال پانزدهم. شمارة 97. صص: 14-5.
12
صادقی، علیاشرف.(1380). مسائل تاریخی زبان فارسی. تهران: سخن.
13
عطار نیشابوری، محمّد.(1386). مختارنامه. تصحیح و مقدّمه محمّدرضا شفیعیکدکنی. چاپ سوم. تهران: سخن.
14
ماهیار نوّابی، یحیی.(1379). «بررسی فعل است در فارسی و پهلوی». مجلة دانشکدة ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد. شمارة 129-128. صص: 31-23.
15
مرشدی، سیاوش.(1396). بررسی ویژگیهای سبکی تفسیر سورآبادی. تهران: فرجامین.
16
منوچهری دامغانی، احمد بن قوص.(1338). دیوان (با حواشی و تعلیقات و تراجم). بهکوشش محمّد دبیرسیاقی. چاپ دوم. تهران: زوار.
17
منور، محمّد.(1381). اسرارالتوحید. مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمّدرضا شفیعیکدکنی. چاپ پنجم. تهران: آگاه.
18
مهدوی، یحیی.(1370). قصص قرآن مجید. تهران: خوارزمی.
19
ناتلخانلری، پرویز.(1374). تاریخ زبان فارسی. جلد 3. تهران: سیمرغ.
20
نجفآبادی، بتول.(1389). «بررسی ساخت فعل در تفسیر سورآبادی». پایاننامة دورة کارشناسی ارشد. به راهنمایی محرم رضایتی کیشهخاله و محمّدعلی خزانهدارلو. گیلان: دانشگاه گیلان.
21
نجفی، ابوالحسن.(1371). غلط ننویسیم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
22
یاسری، حسین و محرم رضایتی کیشهخاله.(1395). «بررسی تطبیقی افعال جعلی در شاهنامه و تفسیر سورآبادی». مجموعه مقالات یازدهمین همایش انجمن ترویج زبان و ادب فارسی. دانشگاه گیلان. جلد 3. صص: 1609-1581.
23
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ابتذال و سرقات ادبی در دیوان معزی
گاهی شاعران ضمن تتبّع یک شعر و جوابگویی به آن، دچار ابتذال قافیه شدهاند که طی کردن فرآیند تتبّع شعر دیگری به سرقت ادبی انجامیده است. ابتذال قافیه یکی از کارکردهای منفی قافیه است که باعث محدودیت شعر سنّتی در حوزۀ مضامین و معانی شده است و در بخش آغازین این مقاله با بررسی برخی اشعار شاعران سدۀ 5 تا 8 قمری، بدان پرداختهایم. آنچه در این تحقیق مورد نظر است، بررسی مبحث سرقت ادبی و انواع آن در شعر امیر معزی نیشابوری است؛ بدین صورت که با عنایت به نقش قافیه و ابتذال آن در شعر، ابتدا به سرقات او از عنصری، فرخی و قطران خواهیم پرداخت و در نهایت سرقتهای ادبی انوری، وطواط، ادیب صابر و حسن غزنوی را از دیوان اشعار معزی نشان خواهیم داد.
https://jls.qom.ac.ir/article_1894_1fe57a20506fa72e53ade461fca44104.pdf
2021-08-23
119
153
10.22091/jls.2020.5510.1230
ابتذال قافیه
معزی
سرقت ادبی
تتبّع و مجابات
محسن
شریفی صحی
mohsen.sharifi66@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
محمد
فاضلی
m.fazeli48@yahoo.com
2
استاد زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ابوالفرج رونی، ابنمسعود.(1304). دیوان. تصحیح چایکین. تهران: مطبعه شوروی.
1
انوری ابیوردی، اوحدالدین علی.(1376). دیوان. به اهتمام محمّدتقی مدرس رضوی. تهران: علمی و فرهنگی.
2
اوحدی بلیانی، تقیالدین.(1389). عرفات العاشقین. به تصحیح ذبیحالله صاحبکاری و آمنه فخر احمد. تهران: مجلس.
3
آرزو، سراجالدین علیخان.(1383). مجمع النفایس.بهکوشش زیبالنسا علیخان. جلد اول. پاکستان: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
4
ـــــــــــــــــــــ .(1385) مجمع النفایس.بهکوشش مهر نور محمّد خان. جلد دوم. پاکستان: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
5
تاجالحلاوی، علی بن محمّد.(1383) دقایق الشعر. تصحیح محمّدکاظم امام. تهران: دانشگاه تهران.
6
تفتازانی، سعدالدین.(1330). المطول. شرح مفصل تفتازانی بر تلخیص المفتاح خطیب قزوینی. [بیجا]: [بینا].
7
جرجانی، قاضی حمیدالدین.(1951). الوساطه بین المتنبی و خصومه. تحقیق و شرح محمّد ابوالفضل ابراهیم و علی محمّد البجاوی. مصر: [بینا].
8
خواندمیر، غیاثالدین.(1380). تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر. زیر نظر محمّد دبیرسیاقی و با مقدمهنویسی جلالالدین همایی. تهران: خیام.
9
سلمان ساوجی، جمالالدین.(1389). دیوان. تصحیح عباسعلی وفایی. تهران: سخن.
10
سنایی غزنوی، مجدود ابن آدم.(1368). حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه. تصحیح محمّدتقی مدرس رضوی. تهران: دانشگاه تهران.
11
سوزنیسمرقندی، شمسالدین محمّد.(1338). دیوان. تصحیح ناصرالدین شاهحسینی. تهران: امیرکبیر.
12
شریفیصحی، محسن و مهدخت پورخالقی.(1390). «سرقت ادبی عبدالواسع جبلی از دیوان سنایی». جستارهای ادبی. شمارۀ 175. صص: 106- 85.
13
ـــــــــــــــــــ و محمّد فاضلی.(1397). «بررسی تأثیرپذیری و سرقات ادبی جلال عضد یزدی از شعر خسرو دهلوی». نامۀ فرهنگستان. سال هفدهم. شماره ۲. پیاپی ۶۶. صص: 86- 63.
14
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1370). موسیقی شعر. تهران: آگاه.
15
ـــــــــــــــــــ .(1389). صورخیال در شعر فارسی. تهران: آگه.
16
صابر ترمذی، شهابالدین ادیب.(1385). دیوان. تصحیح احمدرضا یلمهها. تهران: نیک خرد.
17
صفا، ذبیحالله.(1369). تاریخ ادبیات در ایران. جلد 5. تهران: فردوس.
18
ظهیرالدین فاریابی.(1381). دیوان. تصحیح حسن یزدگردی. به اهتمام اصغر دادبه. تهران: قطره.
19
عسکری، ابوهلال.(1372). الصناعتین. ترجمۀ محمّدجواد نصیری. تهران: دانشگاه تهران.
20
عنصری بلخی، ابوالقاسم حسن.(1363). دیوان. تصحیح محمّد دبیرسیاقی. تهران: کتابخانۀ سنایی.
21
غزنوی، اشرفالدین حسن.(1362). دیوان. تصحیح محمّدتقی مدرس رضوی. تهران: اساطیر.
22
فرخی سیستانی، علیبنجولوغ.(1378). دیوان. بهکوشش محمّد دبیرسیاقی. تهران : زوار.
23
فروزانفر، بدیعالزمان.(1369). سخن و سخنوران. تهران: خوارزمی.
24
قطران تبریزی، شرفالزمان حکیم ابومنصور.(1362). دیوان. به اهتمام محمّد نخجوانی. تهران: ققنوس.
25
قیس رازی، شمسالدین محمّد.(1388). المعجم. تصحیح محمّد قزوینی. تصحیح مجدد محمّدتقی مدرس رضوی و سیروس شمیسا. تهران: علم.
26
کاشفی، کمالالدین حسین.(1369). بدایع الافکار فی صنایع الاشعار. ویراستۀ میرجلالالدین کزازی. تهران: مرکز.
27
کمالالدین اصفهانی.(1348). دیوان. به اهتمام حسین بحرالعلومی. تهران: کتابفروشی دهخدا.
28
لنبانی، رفیعالدین عبدالعزیز.(1369). دیوان. به اهتمام تقی بینش. تهران: پاژنگ.
29
مدبری، محمود.(1370). شاعران بیدیوان. تهران: پانوس.
30
مسعود سعد سلمان.(1362). دیوان. تصحیح رشید یاسمی. تهران: امیرکبیر.
31
معزی نیشابوری، امیر ابوعبدالله محمّد.(1318). دیوان. به سعی و اهتمام عباس اقبال. تهران: کتابفروشی اسلامیه.
32
وطواط، رشیدالدین محمّد.(1339). دیوان، به انضمام حدایق السحر و دقایق الشعر. تصحیح سعید نفیسی. تهران: کتابخانۀ بارانی.
33
هداره، محمّد مصطفی.(1958). مشکله السرقات فی النقد العربیه. مصر: مکتبه الانجلو.
34
هروی، سیف جام.(بیتا). جامع الصنایع و الاوزان. دستنویس متعلق به کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران: شمارۀ 3728.
35
همایی، جلالالدین.(1368). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چاپ ششم. تهران: هما.
36
یلمهها، احمدرضا.(1391). «مضمونربایی از خویش در شعر فرخی». نشریۀ ادب و زبان. سال 15. شمارۀ 32. صص: 191- 175.
37
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی
انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمدهای در غزل فارسی داشتهاند. این مقاله، جُستاری دربارۀ مهمترین جلوههای موسیقی شعر، در غزلهای این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمهای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزلهای آنها پرداخته و همراه با ارایۀ نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره بردهاند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزلهای خود بهخوبی توانسته با بهرهگیری از ویژگیها و جنبههای موسیقایی آرایهها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبههای تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ بهطوریکه در این بخش صناعاتی همچون: واجآرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزلهای او ایفا میکنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهرهمند شده و در این بخش بهخصوص در واجآرایی، جناس و تکرار بسیار موفقتر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهرهمندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزشگذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشتهاند.
https://jls.qom.ac.ir/article_1895_2114ff4a63cc6244173466388018c9d6.pdf
2021-08-23
155
182
10.22091/jls.2021.6468.1304
شعر فارسی
غزل
انوری ابیوردی
ظهیرالدین فاریابی
موسیقی درونی
عبدالرضا
زند
reza20352620@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
AUTHOR
محمد
فولادی
dr.mfoladi@gmail.com
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه قم، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
انوری، اوحدالدین محمّد.(1389). دیوان. تصحیح پرویز بابایی. چاپ اول. تهران: نگاه.
1
انوشه، حسن.(1381). دانشنامه ادب فارسی. چاپ دوم. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ.
2
جمالی، شهروز.(1383). «تکرار، اساس موسیقی شعر». کیهان فرهنگی. شمارۀ 216. صص: 66ـ51.
3
راستگو، سیدمحمّد.(1382). هنر سخن آرایی. چاپ اول. تهران: سمت.
4
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1376). موسیقی شعر. چاپ پنجم. تهران: آگاه.
5
شمیسا، سیروس.(1386). سیر غزل در شعر فارسی چاپ هفتم. تهران: علم.
6
ــــــــــــــــــ .(1374). نگاهی تازه به بدیع. چاپ هفتم. تهران: فردوس.
7
ظهیرالدین فاریابی.(1388). دیوان. تصحیح سیدمحسن آثارجوی. چاپ اول. تهران: سنایی.
8
کاردگر، یحیی.(1396). فن بدیع در زبان فارسی. چاپ اول. تهران: صدای معاصر.
9
متحدین، ژاله.(1354). «تکرار، ارزش صوتی و بلاغی آن». مجلۀ دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی. سال یازدهم. شمارۀ سوم. صص: 56 ـ 51.
10
همایی، جلالالدین.(1376). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چاپ سیزدهم. تهران: هما.
11
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل کارکردهای ترکیبهای زبانی بیدل دهلوی در تزیین صورت کلام از منظر سبکشناسی
بیدل دهلوی یکی از قلههای ادب پارسی در دورة سبک هندی است. بیشتر توجّه پژوهشگران سبک هندی، به مضمونآفرینی، نکته سنجی و تصویرگری شاعران است. لیکن توجه به هنرهای زبانی این شاعران کمتر بوده است. در این مقاله، تلاش بر آن است که به هنر ترکیبسازی بیدل و کارکردهای این هنر زبانی پرداخته شود. هنر ترکیبسازی، با توجه به قابلیّت زبان فارسی از آغاز شعر پارسی در میان شاعران جریان داشته امّا در دورة سبک هندی نمودی برجستهتر به خود گرفته است. اکثر ترکیبات موجود در شعر بیدل، برساختة قلم خود اوست و نمونههای کمتری از آن را میتوان حتّی در میان شاعران ترکیبساز معاصرش یافت. کاربرد فراوان ترکیبات در شعر بیدل مقاصد متعددی دارد؛ تازه و پویا کردن کلام، برجستهسازی صورت سخن، مهارت در گزینش واژگان و اظهار فضل، آرایش و زینت بخشیدن به اشعار و آهنگین و گوشنواز کردن کلام، از جملة آنهاست. الگوهای ترکیبسازی بیدل در این مقاله عبارتند از: ترکیبات وندی، ترکیبات شبهونددار، صفات فاعلی مرکّب، صفات مرکّب و ترکیبات مصدری. چینش ترکیبات زبانی در محور افقی و عمودی ابیات با نظم و دقّت خاصی صورت میگیرد تا صورتگرایی شاعر بیشتر نمود پیدا کند. تجلّی ترکیبات اشتقاقی فراوان در شعر بیدل علاوه بر بلیغ ساختن صورت کلام او، موجب ایجاد تشخّص سبکی برای سخن او نیز شده است.
https://jls.qom.ac.ir/article_1896_ff69836ab813b89eca2ac0c76c1c8fd2.pdf
2021-08-23
183
201
10.22091/jls.2021.6530.1313
بیدل
ترکیبسازی
سبک هندی
صورتگرایی
برجستهسازی
پروین
گلی زاده
dr_golizadeh@yahoo.com
1
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
LEAD_AUTHOR
مختار
ابراهیمی
dr.ebrahimi1840@gmail.com
2
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
AUTHOR
رضا
گورویی
rezagoroue@yahoo.com
3
دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
AUTHOR
بیدل دهلوی، عبدالقادر.(1392). دیوان. تصحیح اکبر بهداروند. چاپ سوم. تهران: نگاه.
1
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1375). شاعری در هجوم منتقدان (نقد ادبی در سبک هندی). چاپ اول. تهران: آگاه.
2
شمیسا، سیروس.(1388 الف). کلیات سبکشناسی. چاپ سوم. تهران: میترا.
3
ـــــــــــــــــ .(1388 ب). نقد ادبی. چاپ سوم. تهران: میترا.
4
صفوی، کوروش.(1373). از زبانشناسی به ادبیّات. 2 جلد. چاپ اول. تهران: چشمه.
5
فرشیدورد، خسرو.(1386). فرهنگ پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی. چاپ اول. تهران: زوّار.
6
قاسمیپور، قدرت.(1391). صورتگرایی و ساختارگرایی در ادبیّات. چاپ اول. اهواز: انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز.
7
کلباسی، ایران.(1387). ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز. چاپ سوم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
8
همایون فرخ، عبدالرحیم.(1339). دستور جامع زبان فارسی. چاپ اول. تهران: علمی.
9
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسۀ کاربردِ افعال در غزلهای عاشقانه و قلندری سنایی
فعل، مهمترین رکن جمله است و شیوۀ کاربرد فعل در یک اثر، دغدغههای نویسنده برای ایجاد لایههای معنا و ارتباط تأثیرگذار با مخاطبان و کارکردهای روانی او را نشان میدهد. آیا میتوان همچون شخصیّت، فعل را به برونگرا، درونگرا و خنثی تقسیم کرد؟ پاسخ حاصل از یافتههای این مقاله توصیفی- تحلیلی، به این پرسش مثبت است و بررسی غزلهای سنایی نشان میدهد که چون سنایی در غزلیات عاشقانه به عشقهای شهوانی و دست یافتنی دورۀ غزنویان میپردازد، گرایشی برونسو گرایانه دارد و فعلهایی کُنشی، حرکتی و برونگرا را بهکار میگیرد. اما، سنایی در غزلهای قلندری که بیان رندانۀ مفاهیم و معانی عرفانی با واژگان تغزلی، عاشقانه و هنجارشکنانه است، معناگرایی و تازگی حال و هوا و عمق تجربه روحی خود و چندلایگی سخن را با کاربست فعلهای درونگرا نشان میدهد. در این بخش، فعلهای درونگرا، مفاهیمی چون: کشف و شهود، درون پروری، معرفت قلبی و توجه به احوال درونی و روحانی را نشان میدهند. تفاوت شیوۀ کاربرد فعل در غزلها نشان میدهد که میان عمل و زندگی در حالِ تغییر سنایی با اندیشههای نو شوندۀ او رابطهای منطقی برقرار بوده است. بسامد بالای کاربرد فعل امر و خبری (است، بود، بدان و...) در قلندریات، مؤید جنبۀ تعلیمی سخن است.
https://jls.qom.ac.ir/article_1897_9299f4232bbd08d612c018564995c913.pdf
2021-08-23
203
226
10.22091/jls.2021.6196.1279
سنایی
غزل عاشقانه و قلندری
کاربرد فعل
برونگرا-درونگرا–خنثی
وحید
مبارک
vahid_mobarak@yahoo.com
1
عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
LEAD_AUTHOR
زهرا
صیادی
z.sayyadi@yahoo.com
2
کارشناسیارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
اتحادی، حسین.(1393). «بررسی مقایسهای موسیقی بیرونی و کناری غزلهای سنایی و خاقانی». مجموعه مقالات دهمین گردهمایی سراسری انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران. اردبیل: دانشگاه محقق اردبیلی. صص: 1361-1346.
1
احمدی، کیرخ و سید علیمحمّد سجادی و شهین اجاقعلیزاده.(1395). «سیر معانی توحید از سنایی تا عراقی». همایش بینالمللی شرق شناسی، تاریخ و ادبیّات پارسی. ارمنستان: دانشگاه ایروان. صص: 1251-1235.
2
الهامی، فاطمه.(1392). «بررسی زوایای تاریک و روشن عصر سنایی». مجموعه مقالات هشتمین گردهمایی سراسری انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران. زنجان: دانشگاه زنجان. صص:1230-1211.
3
بشیری، محمود و طاهره خواجهگیری.(1390). «بررسی سه غزل سنایی بر پایۀ نقد فرمالیستی با تأکید بر آرای گرامون و یاکوبسن». پژوهشنامۀ ادبیّات تعلیمی. سال سوم. شمارۀ 9. صص: 79 - 73 .
4
حسنپورآلاشتی، حسین؛ علیاکبر خلیلی و مهدیس کاظمی.(1395). «تحلیل شناختی فنای نفس در غزلیات سنایی بر اساس طرحواره حرکتی». ادبیّات عرفانی و اسطورهشناختی. شمارۀ 45. صص: 59 ـ 53.
5
دارابی، جعفر.(1388). نظریههای روانشناسی شخصیّت؛ رویکرد مقایسهای. چاپ اول. تهران: آییژ.
6
رادمنش، عطامحمّد.(1388). «ردیف و تنوع و تفنن آن در غزلهای سنایی». کاوشنامۀ زبان و ادبیّات فارسی. دورۀ 10. شمارۀ 18. صص: 115 – 97.
7
راستیپور، مسعود.(1391). «بررسی انتقادی غزلهای سنایی». کتاب ماه ادبیّات. شمارۀ 69. صص: 25-12.
8
رنجبر، مریمالسادات.(1394). «بررسی برخی از واژههای سنایی». همایش بینالمللی جستارهای ادبی زبان و ارتباطات فرهنگی. دورۀ 1. شمارۀ 1. صص: 237-218.
9
سازواری، محمودرضا.(1394). «اندیشههای رندی و ملامتی در غزلیات و قصاید سنایی». کنفرانس جهانی افقهای نوین در علوم انسانی، آیندهپژوهی و توانمندسازی. دورۀ 1. صص: 201-183.
10
سجادیراد، کریم و صدیقه سجادیراد. (1388). «با یونگ و سنایی، تأویل غزلی از سنایی بر مبنای روانشناسیِ تحلیلی یونگ». ادبیّات فارسی. دورۀ 15. شمارۀ 202. صص: 179-170.
11
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ .(1389). «بررسی نقاب و سایۀ یونگ در غزلیات سنایی». عرفانیات در ادب فارسی. دورۀ 2. شمارۀ 5. صص:80-97.
12
سنایی، مجدودبنآدم.(1386). غزلهای حکیم سنایی غزنوی. بهکوشش یدالله جلالی پندری. چاپ اول. تهران: علمی و فرهنگی.
13
ــــــــــــــــــــــــ .(1365). گزیدۀ سنایی غزنوی. بهکوشش ضیاءالدین سجادی. چاپ دوم. تهران: زوار.
14
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1379). تازیانههای سلوک. تهران: آگه.
15
شمیسا، سیروس.(1375). معانی. چاپ چهارم. تهران: میترا.
16
شولتز، دوان پی و الن شولتز سیدنی.(1394). نظریههای شخصیّت. ترجمۀ یحیی سیدمحمّدی. چاپ 33. تهران: ویرایش.
17
صادقینژاد، رامین.(1390). «ردیف در غزلهای سنایی و خاقانی». پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی. شمارۀ30. صص: 82 – 63 .
18
صادقی، علیرضا و محمود مهدوی دامغانی. (1399). «تحلیل شخصیّت سعدی بر اساس تیپهای شخصیّتی (درونگرایی- برونگرایی)». علوم ادبی. شمارۀ 17. صص: 145-119.
19
صفا، ذبیحالله.(1390). تاریخ ادبیّات در ایران. جلد اول. چاپ 28. تهران: ققنوس.
20
طاهری، قدرتالله.(1387). «اصالت تجربه در غزلهای سنایی». پژوهشهای ادبی. سال 6. شمارۀ 22. صص: 137-108.
21
طغیانی، اسحاق.(1386). شرح مشکلات حدیقه سنایی. چاپ سوم. اصفهان: دانشگاه اصفهان.
22
فرضی، سارا و سیدمهدی زرقانی.(1388). «تحلیل انقلاب روحی سنایی بر اساس نظریۀ ژک لکان». جستارهای ادبی. شمارۀ 166. صص: 161-143.
23
فروزانفر، بدیعالزمان.(1369). سخن و سخنوران. چاپ 4. تهران: خوارزمی.
24
نوریان، مهدی؛ اسحاق طغیانی و سعید حاتمی.(1384). «جامعهشناسی موضوعی آثار سنایی». کاوشنامه. سال 6. صص: 92 – 63 .
25
ORIGINAL_ARTICLE
معرفی و بررسی بلاغی و دستوری «الوافی فی تعداد القوافی» اثر محمّد عصّار تبریزی
قافیه در شعر فارسی اهمیّت فراوان و جایگاه قابل توجهی دارد؛ به همین دلیل و برای سهولت کار شاعران، از گذشتههای دور تا دوران معاصر، کتبی در قالب فرهنگهای قافیه تألیف شده است. یکی از معتبرترین و معروفترین این فرهنگها، «الوافی فی تعداد القوافی» اثر محمّد عصّار تبریزی، شاعر قرن هشتم هجری قمری است. دستنوشتههایی از این اثر در کتابخانههای ایران و جهان نگهداری میشود که تاکنون معرّفی، بررسی و تصحیح نشدهاند. مقالۀ پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و با استناد از منابع کتابخانهای، به معرفی و تحلیل متن «الوافی فی تعداد القوافی» همراه با جداول و نمودارها میپردازد. عصار تبریزی این رساله را در یک دیباچه و چند فصل تنظیم کرده و به مباحث قافیه مثل حروف، حرکات، رویّ و عیوب قافیه و همچنین اوزان و بحور شعر پرداخته است. وی در فصل آخر کتاب نیز، بیش از ده هزار لغت دو تا هفت حرفی را که میتواند در قوافی فارسی مورد استفادۀ شعرا باشد، به صورت الفبایی و فرهنگگونه آورده است. نتایج این پژوهش که پس از تصحیح و مقابلۀ دو نسخه از نسخ خطی کتاب به دست آمده است، نشان میدهد که معرفی و چاپ این فرهنگ ارزشمند میتواند کمک شایانی به پژوهشهای علم بلاغت و تدوین تاریخ این علم و قافیهپژوهی نماید. همچنین با توجّه به اینکه در این کتاب، کلمات قافیه از نظر پسوند و هجاهای پایانی مورد تجزیه و تحلیل دستوری قرار گرفتهاند، میتواند مورد استفادۀ زبانشناسان و پژوهشگران دستور زبان فارسی قرار گیرد و به عنوان یک فرهنگ زانسو و پسوند کهن استفاده شود.
https://jls.qom.ac.ir/article_1898_649911bdbee15da7d2632c92c302cddb.pdf
2021-08-23
227
252
10.22091/jls.2021.6763.1321
الوافی فی تعداد القوافی
عصّار تبریزی
فرهنگ قافیه
نکات دستوری
محمد رضا
معصومی
masomi2525@gmail.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
LEAD_AUTHOR
امین
مجلی زاده
aminmojalle@gmail.com
2
دکتری زبان و ادبیّات فارسی و مدرّس دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر اصفهان، اصفهان، ایران.
AUTHOR
مهدی
سلمانی
m.salmani54@yahoo.com
3
استادیار گروه معارف و ادبیّات فارسی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران.
AUTHOR
اته، کارل هرمان.(1356). تاریخ ادبیات فارسی. ترجمة رضا زاده شفق. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
1
الجارم، علی.(1390). البلاغه الواضحه. ترجمة اصغر پورشمس. اصفهان: اقیانوس معرفت.
2
جاروتی، عبدالمؤمن بن نفیس.(1378). فرهنگ مجموعه الفرس. تصحیح عزیزالله جوینی. تهران: دانشگاه تهران.
3
جامی، عبدالرحمن بن احمد.(1379). بهارستان و رسائل جامى. تصحیح اعلاخان افصحزاد. تهران: میراث مکتوب.
4
حسنزاده، شهریار.(1386). قافیۀ ساده. تهران: سمت.
5
خیامپور، عبدالرسول.(1388). دستور زبان فارسی. تبریز: ستوده.
6
دبیرسیاقی، سیدمحمّد.(1368). فرهنگهای فارسی به فارسی. تهران: آگاه.
7
درایتی، مصطفی.(1389). فهرستوارة دستنوشتهای ایران (دنا). 12 جلد. تهران: کتابخانة موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
8
ـــــــــــــــــ .(1390). فهرستگان نسخههای خطی ایران (فنخا). 45 جلد. تهران: سازمان اسناد و کتابخانة ملّی جمهوری اسلامی ایران.
9
دهخدا، علیاکبر.(1377). لغتنامۀ دهخدا. 16 جلد. تهران: دانشگاه تهران.
10
رواقی، علی.(1388). فرهنگ پسوند در زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
11
سبزعلیپور، جهاندوست.(1398). «بررسی ترکیبات حاصل از مادة مضارع در قافیههای شعر فارسی». زبانها و گویشهای ایرانی. شمارۀ 10. صص: 116-87.
12
شریعت، محمّدجواد.(1384). دستور زبان فارسی. تهران: اساطیر.
13
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1385). موسیقی شعر. تهران: آگاه.
14
شمس قیس، محمّد بن قیس.(1388). المعجم فی معاییر اشعار العجم. به تصحیح محمّدبن عبدالوهاب قزوینی. تهران: علم.
15
صدرایی خویی، علی.(1377). فهرست نسخههای خطی کتابخانة مجلس شورای اسلامی. قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
16
صفا، ذبیحالله.(1371). تاریخ ادبیات در ایران. 5 جلد. تهران: فردوس.
17
صمصامی، سید محمّد.(1346). کاملترین دستور زبان فارسی دربارة پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی. اصفهان: مشعل.
18
طرازی، نصرالله مبشر.(1387). فهرست کتب خطی فارسی در مصر. تهران: دانشگاه علوم پزشکی ایران.
19
عصار تبریزی، شمسالدین محمّد بن احمد.(بیتا). الوافی فی تعداد القوافی. نسخۀ خطی شمارة 2/2618 متعلق به کتابخانۀ ملی.
20
ـــــــــــــــــ.(824 ه.ق). الوافی فی تعداد القوافی. نسخۀ خطی شمارۀ 3/4161 متعلق به کتابخانۀ ایاصوفیای استانبول.
21
ـــــــــــــــــ.(1375). مهر و مشتری. تصحیح رضا مصطفوی سبزواری. تهران: دانشگاه علّامه طباطبایی.
22
ـــــــــــــــــ.(1394). مهر و مشتری: تصویرنمای دستنویس شمارۀ 92/902 کتابخانة عارف حکمت (مدینه) به خط عصّار تبریزی. پژوهش بهروز ایمانی. تبریز: آیدین.
23
فرشیدورد، خسرو.(1392). فرهنگ پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی. تهران: زوار.
24
کشانی، خسرو.(1372). فرهنگ فارسی زانسو. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
25
نوشاهی، عارف.(1390). فهرست نسخههای خطی فارسی آرشیو ملی پاکستان. تهران: میراث مکتوب.
26
وحیدیانکامیار، تقی.(1381). فرهنگ قافیه در زبان فارسی. مشهد: دانشگاه مشهد.
27
ORIGINAL_ARTICLE
استعاره در اشعار کودکانۀ محمود کیانوش و سلیمان العیسی
محمود کیانوش «پدر شعرکودک ایران» یکی از شاعران معاصر است که اشعاری ساده و بیپیرایه میسراید. شعر او بازتاب اندیشهها و تأملات وی در پیوند و ارتباط ذاتی انسان و طبیعت است. کیانوش شاعری است که ذهنش سرشار از مسائل مردم است. از میان آثار کیانوش 8 کتاب مخصوص شعر برای کودکان و نوجوانان است که عبارتند از: «زبان چیزها»، «طوطی سبز هندی»، «نوک طلایی نقره بال»، «باغ ستارهها»، «بچههای جهان»، «طاق هفت رنگ»، «آفتاب خانه ما»، «شعر به شعر». اشعار کیانوش را از نظر سطح ادبی میتوان قویترین نمونۀ اشعار به حساب آورد. صورخیال به خصوص تشبیه، استعاره و تشخیص، بن مایۀ اشعار او را تشکیل میدهند. سلیمان عیسى از شاعران برجستۀ سوری است که موضوع غالب اشعار او دربارۀ وطن و حس قومی است. او بخش زیادی از قصایدش را به کودکان و بهخصوص کودکان زجر کشیده عربی سروده است. او از صورخیالی استفاده میکند که به سادگی در ذهن کودک رسوخ کند؛ بهخصوص از جهت انواع استعارههای اسمی، فعلی، مُصرحه و مکنیه. در این مقاله سعی بر این است که اشعار کودکانه دو شاعر فارس و عرب (محمود کیانوش و سلیمان العیسی) از دیدگاه استعاره تحلیل و بررسی گردد.
https://jls.qom.ac.ir/article_1899_8037f07e4132e13e13eef23468016d8c.pdf
2021-08-23
253
276
10.22091/jls.2021.6504.1308
صورخیال
استعاره
محمود کیانوش
سلیمان العیسی
ادبیّات تطبیقی
محمدرضا
نجاریان
reza_najjarian@yahoo.com
1
استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
LEAD_AUTHOR
زهره
سرخی زاده
zsorkhiy@yahoo.com
2
کارشناس ارشد رشته ادبیّات کودک و نوجوان، دانشگاه پیام نور تفت، یزد، ایران
AUTHOR
ارمغان، علی.(1382). «بررسی صورخیال در شعر کودک و نوجوان ایران». پایاننامۀ کارشناسیارشد. به راهنمایی کاووس حسنلی. شیراز: دانشگاه شیراز.
1
آهنی، غلامحسین.(1360). معانی و بیان. چاپ سوم. تهران: بنیاد قرآن.
2
برنارد، لوئیس.(1386). خاورمیانه، دو هزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز. ترجمۀ حسن کامشاد. تهران: نى.
3
دشتیان، رسول.(1389). «شرح و بررسی اشعار سلیمان العیسی با تکیه بر مضمون و موسیقی». پایاننامۀ کارشناسیارشد. به راهنمایی امین مقدسی. تهران: دانشگاه تهران.
4
رجائی، محمّد خلیل.(1392 ). معالمالبلاغه در علم معانی و بیان و بدیع. چاپ چهارم. شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز.
5
سلاجقه، پروین.(1387 ). از این باغ شرقی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
6
شمیسا، سیروس.(1383). بیان و معانی. چاپ هشتم. تهران: فردوس.
7
صادقیان، محمّدعلی.(1382). طراز سخن در معانی و بیان. یزد: ریحانه الرسول.
8
علویفرد، یحیی.(1390). «بررسی سبکشناختی شعر کودک در ایران با بررسی شعر محمود کیانوش، مصطفی رحماندوست، ناصر کشاورز، غلامرضا بکتاش، محمود پوروهاب و تقی متقی». پایاننامۀ کارشناسیارشد. به راهنمایی محمود مهرآوران. قم: دانشگاه قم
9
العیسی، سلیمان.(1969). دیوان الأطفال، شعر للأطفال. دمشق: دارالفکر.
10
فتوحی، محمود.(1386). بلاغت تصویر. تهران: سخن.
11
ـــــــــــــــــ .(1391). سبکشناسی؛ نظریهها، رویکردها و روشها. تهران: سخن.
12
کزازی، میر جلالالدین.( 1372). بیان؛ زیباشناسی سخن پارسی 1. تهران: مرکز.
13
کیانوش، محمود.(1370 الف). باغستارهها. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
14
ـــــــــــــــــ .(۱۳۷۰ ب). بچههای جهان. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
15
ـــــــــــــــــ .(1370 ج). شعر به شعر. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
16
ـــــــــــــــــ .(۱۳81). زبان چیزها. تهران: کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان.
17
نظامدوست، اکرم.(1390). «ادبیّات کودک در ادبیّات معاصر عربی». پایاننامۀ کارشناسیارشد. به راهنمایی علی نوروزی. مشهد: دانشگاه فردوسی.
18
نوروزی، جهانبخش.(1380). معانی و بیان 1 و 2. چاپ دوم. شیراز: کوشا مهر.
19
همایی، جلالالدین.(1373). معانی و بیان. چاپ دوم. تهران: هما.
20
ـــــــــــــــــ .( 1385). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چاپ بیست و پنجم. تهران: هما.
21
ORIGINAL_ARTICLE
مرصاد العباد؛ کهنهگرایی در زبان و شعریّت در آهنگ
کتاب مرصاد العباد، از متون تعلیمی عرفانی بوده و نجم رازی در این اثر، نثری شیوا و رسا دارد. مولّف تلاش کرده است تا اصول تعالیم صوفیّه را به زبانی ساده و آهنگین بیان کند و سبک بیانی خاص خود را دارد؛ در این اثر، ویژگیهای نثر مُرسل و نثر فنّی به هم آمیخته است و نویسنده، از لحاظ زبانی، متأثّر از زبانِ سبک نثر مُرسل است و زبانی کهنهگرا دارد. در کنار این، او از آهنگ و موسیقی که کارکردی شعری poetic function دارد، بسیار استفاده کرده و از این لحاظ نثر خود را به نثر فنّی نزدیک کرده است. مقالۀ حاضر به بررسی ویژگیهای زبانی و موسیقیایی مرصاد العباد میپردازد و تلاش بر آن است تا کهنهگرایی زبانی مرصاد العباد و کیفیّت موسیقیایی آن با تکیه بر تناسبات لفظی، سجع و جناس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. کاربرد واژگان به شکل قدیمی، استفاده از واژگانی که در دورۀ مؤلّف کاربرد نداشته، کاربردهای دستوری کهنه همچون: افعال پیشوندی، استعمال جزء پیشین «ب» (باء تأکید) در افعال ساده (مثبت و منفی)، استفاده از یاء شرطی و... کهنهگرایی زبانی نویسنده را نشان میدهند. کاربرد انواع سجع و جناس نیز توجّه نویسنده به تناسبات لفظی و موسیقیایی را در این اثر مینمایاند. کاربرد گستردۀ سجع متوازی، تلاش مؤلّف برای خلق زبانی آهنگین در این اثر را تصدیق میکند. روش پژوهش حاضر، تحلیلی-توصیفی است و نتیجۀ پژوهش نشان از آن دارد که زبان این کتاب، زبانی کهنهگراست و سجع و موسیقی و جناس و انواع تناسبات لفظی در این کتاب، پُر کاربرد بوده و از اصلیترین ویژگیهای ادبی این اثر است.
https://jls.qom.ac.ir/article_1900_9840a622948808e4efae44ac8d9125fd.pdf
2021-08-23
277
306
10.22091/jls.2021.6294.1285
مرصاد العباد
ویژگیهای ادبی
کهنگی زبان
سجع
جناس
جواد
خلیلی
jkhalili40@gmail.com
1
کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
AUTHOR
یعقوب
نوروزی
noruziyagub@yahoo.com
2
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد ماکو، دانشگاه آزاد اسلامی، ماکو، ایران
LEAD_AUTHOR
باقری، مهری.(1377). تاریخ زبان فارسی. تهران: قطره.
1
براهنی، رضا.(1385). طلا در مس. جلد 2. چاپ سوم. تهران: زمان.
2
بهار، محمّدتقی.(2535). سبک شناسی. 2 جلد. تهران: امیرکبیر.
3
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ. .(1373). سبکشناسی. 3 جلد. چاپ دوم. تهران: امیرکبیر.
4
بهمنیمطلق، یدالله و محمّد خدادادی.(1391). «بررسی و مقایسۀ ساختار زبانی چند اثر منثور عرفانی با محوریّت کنوزالحکمه». کهن نامه ادب پارسی. سال سوم. شمارۀ دوم. صص: 36-15.
5
خطیبی، حسین.(1364). فن نثر در ادب پارسی. چاپ دوم. تهران: زوار.
6
داعی الاسلام، سید محمّدعلی.(1364). فرهنگ نظام. چاپ دوم. تهران: دانش.
7
رجایی، محمّدخلیل.(1379). معالم البلاغه. چاپ 5. شیراز: دانشگاه شیراز.
8
سروری، محمّد قاسم.(1338). مجمع الفرس یا فرهنگ سروری. بهکوشش محمّد دبیرسیاقی. تهران: کتابفروشی علیاکبر علمی.
9
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1386). موسیقی شعر. چاپ 10. تهران: آگاه.
10
شمیسا، سیروس.(1373). کلیات سبکشناسی. چاپ2. تهران: فردوس.
11
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .(1377). سبکشناسی نثر. تهران: میترا.
12
صفوی، کوروش.(1383). از زبانشناسی به ادبیّات. جلد 1. تهران: سورۀ مهر.
13
طاهری، حمید.(1386). «بررسی تحلیلی و تاریخی فعلهای پیشوندی در زبان فارسی». نشریه دانشکده ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه کرمان. دورۀ جدید. شمارۀ 21. پیاپی 18. صص: 135-113.
14
عطار نیشابوری، فریدالدین.(1380). تذکرة الاولیاء. تصحیح محمّد استعلامی. چاپ12. تهران: زوار.
15
غلامرضایی، محمّد.(1388). سبکشناسی نثرهای صوفیانه. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
16
کزازی، میرجلالالدین.( 1388). بدیع. تهران: ماد.
17
لاوژه، طاهر.(1393). «مطالعه سجع در آثار عرفانی و ادبی». فصلنامۀ پژوهشهای ادبی و بلاغی. دورۀ2. شمارۀ 3. صص 134-120.
18
مستملیبخاری، ابوابراهیم اسماعیل بن محمّد.(1366). شرح التعرّف لمذهب التصوّف. مقدمه، تصحیح و تحشیۀ محمّد روشن. تهران: اساطیر.
19
مصفا، اکرم.(1387).« بررسی نثر صوفیانه از سده پنجم تا قرن هشتم ه.ق». فصلنامۀ عرفان اسلامی. سال پنجم.شمارۀ 18. صص 154-131.
20
نجم رازی.(1389). مرصاد العباد. به اهتمام محمّد امین ریاحی. چاپ 14. تهران: علمی و فرهنگی.
21
وحیدیانکامیار، تقی.(1379). «نثر مسجع فارسی را بشناسیم». نامۀ فرهنگستان. دورۀ 4. شمارۀ 3. صص: 77-58.
22
همایی، جلالالدین.(1361). فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: توس.
23
ـــــــــــــــــــــــ .(1388). بدیع از دیدگاه زیباییشناسی. تهران: سمت.
24
ORIGINAL_ARTICLE
جمالشناسی ضمایرِ تاریخ سیستان با تأکید بر قطب مجازی یاکوبسن
هر چند بهطور طبیعی زیباییهایی در برونۀ زبان نثر مرسل دیده میشود، امّا بیشتر زیباییهای آن مبتنی بر درونۀ زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبانشناسیِ متنبنیاد بر این باور است که این نوع زیباییها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق میشود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه لغزان آن در ساختار جمله موجب شده تا کارکردِ هنری ویژهای پیدا کند. نویسندگان آثاری چون: تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و... با جایگردانی نحویِ ضمیر، مقاصد هنریِ متنوّعی را تولید میکنند. از اینرو، نظریۀ قطب مجازی یاکوبسن میتواند روش مناسبی برای بازخوانی زیباییهای ضمیر در این متون باشد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که ضمایر چگونه در همنشینی با واژههای دیگر، کارکردِ هنری و زیباییشناختی پیدا میکنند؟ نویسندۀ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریۀ قطب مجازی یاکوبسن، از میان آثار نثر مرسل، تاریخ سیستان را به دقّت بررسی کرده و هرگاه نیاز به مطالعۀ تطبیقی شده، از تاریخ بلعمی نیز بهره برده است. نتایج این پژوهشِ دستوری- بلاغی نشان میدهد که نویسندۀ تاریخ سیستان برای ایجاد زبان هنری از ضمایر پیوسته و جدا به شکل متنوّعی در جایگاه آغازین و پایانیِ جمله بهره برده و از این طریق در ایجاد اغراض ثانویّهای مانند: تکریم، تحقیر، تعجّب، تأکید، ایجاز، توازن نحوی، طرد و عکس، لفّ و نشر، تضاد، کنایه، آرایۀ تکرار، ایجاد نثری موزیکال و موسیقایی و... بهره بردهاند و علاوه بر تزئین معتدل برونۀ زبان، درونۀ زبان را به شکل معناداری زیبا و هنری کردهاند. طبیعی است که شناخت و کاربست ویژگیهای بلاغی- دستوریِ ضمایر میتواند بر ظرفیّت ادبی زبان فارسی معاصر بیفزاید و ضمایر خشک و کمتحرّک را غنی کند.
https://jls.qom.ac.ir/article_1901_52b0e92cec2c905c6558e26561ef205b.pdf
2021-08-23
307
332
10.22091/jls.2021.6302.1286
نثر مرسل
دستور زبان
قطب مجازی یاکوبسن
زیباییشناسی
ضمیر
محسن
وثاقتی جلال
moh_ves@yahoo.com
1
دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم.
1
ابوالقاسمی، محسن.(1374). دستور تاریخی زبان فارسی. تهران: سمت.
2
ایرانی، محمّد و مریم ترکاشوند.(1396). «تحلیل نحوی همنقش ضمیر با نگاه به ساختار فعل و نقش ضمایر متّصل در جملههای انفعالی». فنون ادبی.شمارۀ 18. صص: 132-119.
3
ایگلتون، تری.(1395). پیش درآمدی بر نظریۀ ادبی. ترجمۀ عباس مخبر. چاپ نهم. تهران: مرکز.
4
بلعمی، ابوعلی.(1383). تاریخ بلعمی. تصحیح محمّد تقی بهار. تهران: زوار.
5
بنیامین، والتر.(1396). دربارۀ تاریخ و زبان. ترجمۀ مراد فرهادپور و امید مهرگان. چاپ دوم. تهران: هرمس.
6
بهار، محمّدتقی.(1381). سبکشناسی نثر. جلد دوم. تهران: زوار.
7
بینام.(1366). تاریخ سیستان. تصحیح محمّد تقی بهار. چاپ دوم. تهران: پدیدۀ خاور.
8
جرجانی، عبدالقاهر.(1368). دلایل الاعجاز فی القرآن. ترجمۀ محمّد رادمنش. مشهد: آستان قدس رضوی.
9
خیامپور، عبدالرسول.(1388). دستور زبان فارسی. چاپ چهاردهم. تهران: ستوده.
10
دهرامی، مهدی.(1395). «کاربرد زیباییشناختی ضمیر در شعر شاملو». زیباییشناسی ادبی. شمارۀ 22. صص: 11-1.
11
دهقانی، محمّد.(1394). ترجمۀ تفسیر طبری. تهران: نی.
12
رجایی، خلیل.(1359). معالمالبلاغه. شیراز: دانشگاه شیراز.
13
سلمانیمروست، محمّدعلی و مهدیه جعفریندوشن.(1392). «بررسی ضمایر شأن و قصّه در قرآن کریم». مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. شمارۀ 29. صص: 148-125.
14
شفیعیکدکنی، محمّدرضا.(1391). رستاخیز کلمات. چاپ دوم. تهران: سخن.
15
ــــــــــــــــــــــــــــــ .(1392). زبان شعر در نثر صوفیه. تهران: سخن.
16
شمشیرگرها، محبوبه و همکاران.(1393). «ضمایر شخصی در طبقات الصّوفیه». جستارهای زبانی. دورۀ 5. شمارۀ 19. صص: 116-101.
17
شیرازی، احمد امین.(1377). آیین بلاغت. تهران: فروغ قرآن.
18
صفوی، کوروش.(1390). از زبانشناسی به ادبیّات. جلد اوّل. چاپ سوم. تهران: سورۀ مهر.
19
صیادکوه، اکبر.(1395). «کارکرد بلاغی- هنری ضمایر اشارۀ این و آن در شعر حافظ». بلاغت کاربردی و نقد بلاغی. سال 1. شمارۀ 1. صص: 58-41.
20
طیبزاده، امید.(1383). «عبارتهای فعلی ضمیردار». نامۀ فرهنگستان. دورۀ 5. شمارۀ 2. صص: 20-8.
21
علایی، مشیت.(1390). زیباییشناسی و نقد. تهران: کتاب آمه.
22
فتوحی، محمود.(1390). سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها. تهران: سخن.
23
فرشیدورد، خسرو.(1392). دستور مفصل امروز. تهران: سخن.
24
قریب، عبدالعظیم و همکاران.(1384). دستور زبان فارسی. چاپ چهارم. تهران: ناهید.
25
کرد بچه، لیلا و همکاران.(1390). «جابهجایی ضمیر شخصی متصل در شعر چند تن از شاعران معاصر». مجلۀ شعر پژوهی. شمارۀ 3. صص: 126-105.
26
کروچه، بندتو.(1393).کلیات زیباییشناسی. ترجمۀ فواد روحانی. چاپ دهم. تهران: علمی و فرهنگی.
27
مازندرانی، محمّدهادی بن محمّد صالح.(1370). جواهرالبلاغه. بهکوشش محمّدعلی غلامینژاد. تهران: میراث مکتوب.
28
مجد، امید و سامر الاحمد.(1395). «تحلیلی بر تعریفها و کارکردهای ضمیر در زبان فارسی». سبکشناسی نظم و نثر فارسی. سال 9. شمارۀ 32. صص: 280-263.
29
ناتلخانلری، پرویز.(1392). تاریخ زبان فارسی. تهران: فرهنگ نشر نو.
30
وحیدیانکامیار، تقی.(1385). «ضمیر مشترک یا ضمیر تأکیدی». نامۀ فرهنگستان. دورۀ 8. شمارۀ 2. صص: 102-95.
31
یاکوبسن، رومن.(1396). زبانشناسی و نقد ادبی. ترجمۀ مریم خوزان و حسین پاینده. تهران: نی.
32