%0 Journal Article %T پژوهشی در مبادی بلاغی و دستوری تحمیدیه‌نویسی با تکیه بر دیباچه‌های آثار نثر فنّی %J پژوهش های دستوری و بلاغی %I دانشگاه قم %Z 2783-2619 %A شهلازاده, علی %A اکرمی, میرجلیل %D 2022 %\ 09/23/2022 %V 12 %N 21 %P 145-173 %! پژوهشی در مبادی بلاغی و دستوری تحمیدیه‌نویسی با تکیه بر دیباچه‌های آثار نثر فنّی %K تحمیدیه %K دیباچه %K نثر فنّی %K بلاغت %K دستور زبان %R 10.22091/jls.2022.8415.1417 %X شاعران و نویسندگان ادب پارسی از دیرباز، طلیعه آثار منظوم و منثور خود را به نام و یاد خداوند آراسته‌اند. این سنّت که در اساس، ریشه در عواطف دینی و خداشناسانه مولّفان دارد، گویی با محدودیّت‌هایی نیز مواجه بوده است. یکی از این محدودیّت‌ها، رعایت اسلوب آغاز کلام است که از عهود پیشین همواره با ستایش خداوند همراه بوده و دیباچه‌نویسان طی سالیان بسیار بر نهج پیشینیان خود قدم برداشته‌اند. اما محدودیّت اصلی، در ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد موضوع اصلی کلام، یعنی ذات الهی نهفته است. در توصیف خداوند بسیار می‌توان گفت اما هر ابزاری را برای این توصیف نمی‌توان به کار بست. تحمیدیه‌نویسی، محتوایی فراخ اما امکان گزینش‌ها و چینش‌های زبانی محدودی دارد. این مقاله تلاش خواهد کرد تا ضمن اشاره‌ای مختصر به مبانی اعتقادی حمد الهی، برخی از شاخصه‌های زبانی تحمیدیه‌نویسی را معرفی کند. با این هدف، تحمیدیه هشت اثر از آثار دوران موسوم به نثر فنّی، در دو سطح بلاغی و دستور زبانی مورد بررسی قرار گرفته، مشترکات میان متون، ضمن تحلیل و ریشه‌یابی، به عنوان نتایج تحقیق ارائه خواهد گردید. بر اساس نتایج به‌دست آمده، زبان تحمیدیه‌ها کیفیّتی متصلّب دارد که به هر عنصر بلاغی، امکان نقش‌آفرینی نمی‌دهد و عناصر بلاغی مُجاز همچون: سجع، جناس، موازنه و تقابل نیز استعداد کافی برای شکستن سختی این زبان ندارند. همین خصیصه مستحکم، در جایگزینی دستوری واژه‌ها نیز قابل مشاهده است؛ چنانکه گویی در تحمیدیه‌های منثور، ساختمان جملات ثابت است و نویسندگان تنها واژه‌های متغیّری را در جایگاه‌های از پیش‌تعیین‌شده، می‌نشانند. %U https://jls.qom.ac.ir/article_2314_ba8dc34b53b1585994bb87a88f770d77.pdf