فاطمه سادات طاهری
چکیده
مقالۀ حاضر نقش رتوریکی صناعات ادبی در قصاید ناصرخسرو را بررسی میکند. از میان عوامل مؤثر بر فرایند ارتباط، تأکید بر پیام موجب ایجاد نقش شعری و ادبی زبان میشود؛ ازاینرو گاهی برخی از شاعران برای انتقال پیام و اندیشۀ خود از زبان شعر استفاده میکنند؛ چنانکه ناصرخسرو با تبیین حقایق عقلی و اعتقادات مذهبی خود در قصاید خطابهمانند ...
بیشتر
مقالۀ حاضر نقش رتوریکی صناعات ادبی در قصاید ناصرخسرو را بررسی میکند. از میان عوامل مؤثر بر فرایند ارتباط، تأکید بر پیام موجب ایجاد نقش شعری و ادبی زبان میشود؛ ازاینرو گاهی برخی از شاعران برای انتقال پیام و اندیشۀ خود از زبان شعر استفاده میکنند؛ چنانکه ناصرخسرو با تبیین حقایق عقلی و اعتقادات مذهبی خود در قصاید خطابهمانند خویش، درپی انتقال پیام و اقناع مخاطب است. نگارنده با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر قصاید ناصرخسرو میکوشد با پاسخ دادن به این پرسش بنیادی که اگر طبق نظر صاحبنظران، ناصرخسرو برای ایجاد ارتباط با مخاطب و اقناع و انتقال اندیشههای خویش، زبان شعر را به کار گرفته، کاربرد فراوان بعضی از صناعات ادبی در اقناع مخاطب ناصرخسرو چه نقشی دارند و شاعر برای رسیدن به این هدف از چه آرایههایی استفاده کرده است؟ ناصرخسرو با بهکارگیری انواع آرایههای ادبی، بهویژه اقسام تکرار، تلمیح به آیات و روایات، اقتباس، تضاد، تشبیههای متعدد محسوس به محسوس و استعارههای زودیابِ مبتنی بر تشبیههای بلیغ مصراع یا بیت قبل از خود به اقناع مخاطب و تقویت و تکمیل پیامرسانی خویش میاندیشد نه آرایش و زیبایی اشعارش؛ حتی میتوان گفت اهمیت پیام و اقناع مخاطب، خود مایۀ دشواری زبان، جابهجاییهای نحوی، سنگینی وزن و کاربرد آرایههای ادبی در شعر ناصرخسرو شده است.
فاطمه حیدری
چکیده
عنوان «حجت جزیرۀ خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وامستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزۀ دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیوههای اصلی واژهسازی ...
بیشتر
عنوان «حجت جزیرۀ خراسان» ناصرخسرو را بر آن داشته که با وجود باور عمیق به دین و نفوذ زبان عربی، با کاربرد برخی اصطلاحات فارسی به غنای زبان فارسی و اعتدال وامستانی از زبان عربی کمک کند. وی در آثار خود به گسترش ادبیّات تعلیمی در حوزۀ دین، مذهب، کلام و فلسفه پرداخته و آگاهانه کوشیده با شیوههای اصلی واژهسازی و واژهگزینی از طریق «ترکیب و اشتقاق» که در زبان فارسی میانه رایج بوده و شیوههای فرعی رایج و خود ساخته، اصطلاحات فارسی مانند: همگوشکی، زادۀ راه، زیریدن، کاربندنده و... را بهجای اصطلاحات عربی نشانده و قیمتی دُرِّ لفظ دری را پاسداری کند. پیگیری اصطلاحات دینی و کلامی ناصرخسرو در واژهنامههای متون پهلوی نشان میدهد که وی مُبدِع این اصطلاحات نیست و پیشتر بسیاری از آنها در زبان فارسی میانه موجود بوده و او آنها را بدون تغییر معنا یا با تغییر معنا بهکار برده و به احیاء و گسترش معنایی واژگانِ از پیشموجود، پرداخته که نشانگر وجه تمایز نثر او با نثرهای مفاخرهآمیز فاضلانه است. این پژوهش با روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی به این پرسشها پاسخ میدهد که ناصرخسرو برابر نهادهای فارسی را طیّ کدام فرآیندهای واژهسازی و واژهگزینی در پنج اثر منثور خویش بهکار بُرده و چگونه شیوۀ «ترکیب و اشتقاق» زبان پهلوی را دنبال کرده است.
جهانگیر صفری؛ ابراهیم ظاهری عبدوند
چکیده
اشعار ناصرخسرو از جنبههای گوناگون قابل بررسی است و هدف در این پژوهش، بررسی نماد در شعر این شاعر است. ابتدا نمادهای به کار رفته در دیوان وی، از جهت خاستگاه بررسی و سپس انسانی یا فرارونده بودن آنها مشخص شده است. نمادهای به کار رفته در دیوان ناصرخسرو، از نوع نمادهای انسانی هستند و خاستگاه آنها طبیعت (درختان) ...
بیشتر
اشعار ناصرخسرو از جنبههای گوناگون قابل بررسی است و هدف در این پژوهش، بررسی نماد در شعر این شاعر است. ابتدا نمادهای به کار رفته در دیوان وی، از جهت خاستگاه بررسی و سپس انسانی یا فرارونده بودن آنها مشخص شده است. نمادهای به کار رفته در دیوان ناصرخسرو، از نوع نمادهای انسانی هستند و خاستگاه آنها طبیعت (درختان) و جاندارانی مانند پرندگان و حیوانات، شخصیتهای تاریخی و مذهبی، موجودات افسانهای و اسطورهای و صور فلکی است. ناصرخسرو برای بیان مفاهیم سیاسی و دینی، از زبان نمادین استفاده کرده وگذشته از باطنیگرایی، برجسته کردن موضوع، نقش مهمی در استفاده از زبان نمادین در شعر وی دارد.