علی اصغر بابا سالار؛ علیمحمد موذنی؛ خدیجه کدخدایی
چکیده
این پژوهش با رویکرد فرمالیستی و با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، به بررسی وجوه آشناییزدایی موسیقایی در اشعار کودکانة محمود کیانوش پرداخته است. صورت-گرایان روس توجه ویژه به زبان و به خصوص موسیقیِ زبان دارند تا آنجا که چگونه گفتن را مقدم بر چه گفتن دانستهاند. ساحت شعر کودکانه نیز بر محور اصلی موسیقی زبان استوار است. در این گذار، اهمیت توجه ...
بیشتر
این پژوهش با رویکرد فرمالیستی و با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، به بررسی وجوه آشناییزدایی موسیقایی در اشعار کودکانة محمود کیانوش پرداخته است. صورت-گرایان روس توجه ویژه به زبان و به خصوص موسیقیِ زبان دارند تا آنجا که چگونه گفتن را مقدم بر چه گفتن دانستهاند. ساحت شعر کودکانه نیز بر محور اصلی موسیقی زبان استوار است. در این گذار، اهمیت توجه به عوامل موسیقایی در شعر کودک، توجه و اعتنا به همه عواملی است که کلام را به سمت و سوی شعر سوق میدهد و به تعبیر صورتگرایان به «برجستگی زبانی» منجر میشود. از کاربست این نظریه بر اشعار کودکانه محمود کیانوش، میتوان بیان کرد که برجستگیهای زبانی او در محورهای موسیقی بیرونی و کناری، دو عامل مهم و قابل اعتنا در غنی ساختن اشعار او به حساب میآیند. کیانوش با مدد از دانش شعر کلاسیک و نو، زبان شعر کودک را تشخص بخشیده و با کاربست هنرسازههای موسیقایی در زیباسازی کلام و تأثیر بر مخاطب موفق عمل کرده است. بنابر یافته-های این پژوهش، به کارگیری انواع قافیۀ غنی و ردیفهای پویا، انتخاب اوزان مطبوع و بحور گوشنوازی مانند رمل و رجز، در کنار دقت و توجه به کارکردهای ردیف و قافیه، تمرکز بر مطابقت مضمون با وزنهای شعری و انتخاب ردیف مرتبط با درونمایۀ شعر، از شگردهایی است که کیانوش آگاهانه و هنرمندانه آنان را در خدمت زبان شعر کودک قرار داده و ماحصل استفاده دقیق و بجا از هنرسازه-های موسیقایی، شعر او را به شعری خلاق و پویا تبدیل کرده است؛ شعری که به هنر ناب نزدیک شده و با نظریههایی چون «آشناییزدایی موسیقاییِ» فرمالیست-های روس قابل توضیح و تبیین است.