سکینه عباسی؛ روح اله هاشمی
چکیده
تخیلِ هنری شاعر مهمترین عامل شکلدهنده به شعر اوست، اما مکان و زمان بر گفتمان وی تأثیر چشمگیری دارد. در پیوند با این موضوع، شعر غنایی فارسی بهویژه غزل، حاصل حساسیت و عاطفه شاعر در روزگاری پُر تلاطم است. چنین روزگاری دو واکنش را از سوی شاعر در برداشته؛ فروخزیدن به جهان درون یا برونرفت از مکان واقعی و جستجوی زمان ـ مکانی عاری ...
بیشتر
تخیلِ هنری شاعر مهمترین عامل شکلدهنده به شعر اوست، اما مکان و زمان بر گفتمان وی تأثیر چشمگیری دارد. در پیوند با این موضوع، شعر غنایی فارسی بهویژه غزل، حاصل حساسیت و عاطفه شاعر در روزگاری پُر تلاطم است. چنین روزگاری دو واکنش را از سوی شاعر در برداشته؛ فروخزیدن به جهان درون یا برونرفت از مکان واقعی و جستجوی زمان ـ مکانی عاری از آشوب. در این میان دو شاعر از دو دوره و سبک ادبی فارسی یعنی «سبک عراقی» و «هندی» که به سبب تحولات عمیق فرهنگی ـ دینی، سیاسی و اجتماعی، بخش قابل توجهی از عمر خود را در سفر و مهاجرت سپرینمودند، موجد نگرشهای متفاوتی به جایگاه و ویژگیهای معشوق در غزل گردیدند که پیش از آن بیسابقه بودهاست. در این پژوهش کوشششده به روش توصیفی ـ تحلیلی، غزلهای عاشقانه سعدی و یکی از پیروان او (طالب آملی) بررسیشود تا تحولات ایجادشده بوسیله این دو شاعر متأثر از سفر و یا مهاجرت بر اجزای غزل نقد گردد. حاصلکار نشانمیدهد ریشههای اصلی تفکر دو شاعر، متأثر از زمینه و زمانه مهاجرت یا سفر به غرب و شرق (عراق و شبهقاره)، خودآگاه منجر به تغییر زاویهدید شاعر در پرداخت مضمون عشق، منشوکنش معشوق و عاشق و توصیف ظاهر ایشان شده و مفاهیم و گفتمان جدیدی را در حوزه شعر غنایی فارسی رقمزدهاست.