جلوۀ عارفانۀ آیرونی نمایشی در دفتر اوّل مثنوی معنوی

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک

2 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک

چکیده

 آیرونی یکی از عوامل نارسایی و پیچیدگی متن است که در زبان فارسی معادل طنز و طعن می‌باشد که با هدف تأدیب و تنبیه، در متن توازن و انسجام ایجاد کرده و لازمه هر اثر هنری است. مولوی در مثنوی معنوی که اثری تعلیمی‌ـ‌عرفانی است در قالب حکایت‌های حکمت‌آمیز قصد تعلیم و آگاهی بخشی دارد؛ لذا آیرونی بازتاب گسترده‌ای در این اثر تمثیلی دارد و از این نظر می‌توان مولوی را با شکسپیر در ادبیّات مغرب زمین مقایسه کرد. در این پژوهش مصداق‌های آیرونی نمایشی را در پیوند با عناصر آیرونی‌ساز، از جمله عنصر معصومیّت یا اعتماد بی‌خبرانه، خنده‌آوری، تضاد ظاهر با واقعیّت و عنصر فاصلۀ نمایشی به مسائل عرفانی مانند: جهد، توکل، صبر، قناعت و فقر بررسی شده‌است. عناصر آیرونی‌ساز در مثنوی مسائلی مانند: نادانی، ناآگاهی از سِرّ و حقیقت امور، حقیقت‌نمایی به‌جای حقیقت، کج‌اندیشی، ریا، دنیا‌پرستی، معصومیّت، لاف و گزاف مبتنی بر ادعا، حرص، نقص و ضعف نفس و اخلاق، بخل و... باعث گرفتاری آدمی است. بیان روایی‌ـ‌تمثیلی مولوی در مثنوی، زمینه‌ساز آیرونی نمایشی با طنزی خفیف است که نشانه‌هایی از ساده‌دلی و موذی‌گری دارد و داستان ‌را در مرز جِد و هزل قرار می‌دهد. درون‌مایۀ داستان‌های آیرونیک، به‌ظاهر حاوی مزاح، تخفیف و آسیب‌پذیری شخصیّت داستان است، امّا در فحوای کلام نتایج عرفانی آموزنده‌اش قابل فهم است. آثار غیر طنز مانند مثنوی معنوی مولوی و شاهنامۀ فردوسی به‌دلیل غیرمنتظره بودن حوادث داستانی، اغلب آیرونی نمایشی دارند. توجّه به محتوای متن و بررسی دقیق آن بهترین راه تشخیص آیرونی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The mystical ironic manifestation in the first book of Mathnavi Manavi

نویسندگان [English]

  • jalil moshayedi 1
  • AHMAD heidari goojani 2
1 Professor of Persian Language and Literature, Arak University
2 Ph.D. student of Arak University of Languages and Literature
چکیده [English]

Irony is one of the factors of the inadequacy and complexity of the text which in the Persian language is equivalent to satire and punishment, create balance and cohesion for the purpose of discipline and remembrance and it is necessary for any work of art. Muwlawi in mathnawi which is a didactic-mystical work in the form of wise stories, intend to educate and inform therefore irony has a widespread reflection on this allegoric work and it is possible to compare Muwlawi with Shakespeare in western literature. in this research, we study dramatic instance of irony in relation to ironic making elements including innocence unknowingly trust, laughter, contradiction of appearance with reality and demonstrative distance element to mystical issues such as endeavor, trust, patience, contentment and poverty. The ironic elements in Mathnawi include foolishness, ignorance of the truth and something seemingly truth instead of truth, fanaticism, duplicity, secularism, innocence, boastful and exorbitant based on claim, greed, flaw, and personal weakness on the soul and morality that cause human affliction. Muwlawi's narrative-allegoric expression in mathnawi making plat for dramatic irony with mild humor which has sign of naivety and insidious and puts the story on the border of humor and seriousness. The motif of ironic stories, apparently includes humor humiliating and vulnerability of story character, but in the spirit of the word, its mystical outcomes are understandable. Non-humorous works such as Rumi's spiritual Mathnavi and Ferdowsi's Shahnameh have dramatic irony because of the unexpected nature of story events. Considering the content of the text and its accurate studying is the best way to detect irony.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Irony
  • Dramatic Irony
  • Mathnawi Manavi
  • mysticism
1. احمدی، شهرام و شفیعی‍آکردی، نرگس.(1396). «بررسی و تحلیل انواع برجسته و پرکاربرد آیرونی در مثنوی». دو فصلنامه زبان و ادبیات فارسی. شماره 83.صص: 22ـ7.
2. ایوب، خواجه.(1377). اسرار الغیوب، شرح مثنوی شریف. تصحیح و تحشیه محمّد جواد شریعت. چاپ اول. تهران: اساطیر.
3. خسروانی، زهره.(1380). از بود تا نمود. چاپ اول. تهران: نگاه سبز.
4. خیریه، بهروز.(1389). نقش حیوانات در داستان‌های مثنوی معنوی. چاپ سوم. تهران: فرهنگ مکتوب.
5. داد، سیما.(1387). فرهنگ اصطلاحات ادبی. چاپ چهارم. تهران: مروارید.
6. زرین‌کوب، عبدالحسین.(1380). بحر در کوزه. چاپ نهم. تهران: علمی.
7. ـــــــــــــــــــــــــــــ .(1386). سِرّ نِی. چاپ یازدهم. تهران: علمی.
8. زمانی،کریم.(1375). مثنوی معنوی. چاپ سوم. تهران: اطلاعات.
9. شمیسا، سیروس.(1374). نگاهی تازه به بدیع. چاپ هفتم. تهران: فردوسی.
10. غلامحسین زاده، غلامحسین و لرستانی، زهرا.(1388). «آیرونی در مقالات شمس». مجلۀ مطالعات عرفانی دانشگاه کاشان. شمارۀ نهم. صص: 98ـ 69.
11. فتوحی، محمود.(1389). بلاغت تصویر. چاپ دوم. تهران: سخن
12. .ــــــــــــــــــ .(1390). سبک‌شناسی نظریه‌ها، رویکردها و روش‌ها. چاپ اول. تهران: سخن.
13. فروزانفر، بدیع‌الزمان.(1361). شرح مثنوی شریف. چاپ اوّل. تهران: زوار.
14. کالین موکه، داگلاس.(1389). آیرونی. ترجمۀ حسن افشار. چاپ اوّل. تهران: مرکز.
15. کزازی، میرجلال‌‌الدین .(1381). بدیع. چاپ چهارم. تهران: مرکز.
16. کیرکگور، سورن.(1396). مفهوم آیرونی با ارجاع مدام به سقراط. ترجمۀ صالح نجفی. چاپ دوم. تهران: مرکز.
17. مشرّف، مریم.(1385). شیوه‌نامۀ نقد ادبی. چاپ اول.تهران: سخن.
18. مقدادی، بهرام.(1378). فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی از افلاطون تا عصر حاضر. چاپ اوّل. تهران: فکر روز.
CAPTCHA Image