قربانعلی ابراهیمی؛ مریم ایزدی؛ عطامحمد رادمنش
چکیده
پیشینة کاربرد فعل با پیشوند و پیشواژک در زبانهای ایرانی به دورة باستان میرسد. برخی از این پیشوندها و پیشواژکهای فعلی در فارسی میانه متروک شده و برخی از آنها بهصورت جزیی مرده در ساختمان فعل باقیماندهاند. فارسی دری نیز این پیشوندها و پیش واژکها را از فارسی میانه وام گرفته است. در فرهنگنامة قرآنی، فرهنگ برابرهای فارسی ...
بیشتر
پیشینة کاربرد فعل با پیشوند و پیشواژک در زبانهای ایرانی به دورة باستان میرسد. برخی از این پیشوندها و پیشواژکهای فعلی در فارسی میانه متروک شده و برخی از آنها بهصورت جزیی مرده در ساختمان فعل باقیماندهاند. فارسی دری نیز این پیشوندها و پیش واژکها را از فارسی میانه وام گرفته است. در فرهنگنامة قرآنی، فرهنگ برابرهای فارسی قرآن بر اساس 142 نسخۀ خطی کهن، تعداد زیادی از فعلها با پیشوند و پیشواژک به کار رفتهاند. بررسی پیشوندها و پیشواژکهای فعلی برای آشنایی با شیوههای واژهسازی در زبان فارسی و نمایاندن ظرفیت و چگونگی ساخت فعل در این زبان ضرورت دارد و به شناخت روند تکامل افعال ساده به فعلهای ترکیبی و پیوندی از دورة فارسی باستان تا دورة مورد مطالعة این پژوهش، فارسی دری، کمک میکند. این جستار به شیوة تحلیلی - توصیفی و با مطالعة کتابخانهای، با بررسی برابرهای فعلی واژگان قرآن کریم در فرهنگنامة قرآنی، نخست به استخراج پیشوندها و پیشواژکهای فعلی این دوره از رشد و تکوین زبان فارسی می پردازد، سپس با آوردن نمونه، انواع آ نها را دستهبندی نموده، ساختار، کاربرد، معنی و جامعة آماری این نوع از وندهای اشتقاقی و تصریفی را تجزیه و تحلیل میکند. هدف از این پژوهش، بازنمایی سیر تحول و کارکرد پیشوندها و پیشواژکها فعلی در زبان فارسی است . نتایج به دست آمده، غلبة فعلهای پیشوندی را بر ساختهای دیگر فعل در متن اصیل فرهنگنامة قرآنی نشان میدهد.
سید مهدی رحیمی؛ سامره شاهگلی
چکیده
علاقه به گلها و گیاهان و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دورة خاصی تعلق ندارد. اغلب شاعران کوشیدهاند تا با استفاده از پدیدههای طبیعی و ترکیبات تازهای که خلق میکنند به مفاهیم و اندیشههای مورد نظرشان بپردازند اما گرایش به طبیعت و گل ها و گیاهان در شعر کلاسیک با شعر معاصر تا حدودی متفاوت است؛ در شعر معاصر تجلّی طبیعت و گلها ...
بیشتر
علاقه به گلها و گیاهان و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دورة خاصی تعلق ندارد. اغلب شاعران کوشیدهاند تا با استفاده از پدیدههای طبیعی و ترکیبات تازهای که خلق میکنند به مفاهیم و اندیشههای مورد نظرشان بپردازند اما گرایش به طبیعت و گل ها و گیاهان در شعر کلاسیک با شعر معاصر تا حدودی متفاوت است؛ در شعر معاصر تجلّی طبیعت و گلها و گیاهان با خصوصیات متعددی از جمله سنّتشکنی، زبان جدید، جهانبینی ویژه و ... همراه است. حسین منزوی (1383-1325ه.ش) از شاعران رمانتیک و تأثیرگذار دورة معاصر است که برخوردی عینی و هوشمندانه با انسان، اجتماع و طبیعت اطرافش دارد و هر چه از دوران آغازین شعر او فاصله میگیریم نوع بهرهمندی او از طبیعت و عناصر طبیعی، ژرفتر و ساختارمندتر میشود و شعر احساساتی و عاشقانة آغازین شاعر به سوی اشعار اجتماعی و سیاسی ارتقا مییابد و از این رو واژگان، تصاویر و ترکیبات جدیدی را خلق میکند. هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی بررسی کارکردهای گلها و گیاهان در اشعار حسین منزوی است. نتیجة تحقیق نشان می-دهد که منزوی با نگرش و بیان خلّاقانه و بسامد قابل توجهی از گلها و گیاهان به عنوان نقشمایه و نماد چند معنایی و محور ساختاری تصاویر بلاغی در جهت بیان اندیشههای شاعرانه، زیبایی شعر، هماهنگی و تناسب بخشیدن به اجزای کلام استفاده نموده که این امر توسعة زبانی و محتوایی را برای شاعر فراهم ساخته است.
آرزو پوریزدانپناه کرمانی؛ زینب شیخ حسینی
چکیده
«شعر علوی» یکی از شاخههای اصلی شعر آیینی بهشمارمیآید که تاکنون مورد بررسی همهجانبه و علمی قرار نگرفتهاست و در اندک پژوهشهای انجامشده در این زمینه بیشتر به محتوا و درونمایة آن پرداختهشدهاست. رسالت دینی و کارکرد مذهبی این اشعار در گرو تأثیرگذاری عمیق این اشعار در مخاطب است. موسیقی یکی از عناصر سازندة شعر است که ...
بیشتر
«شعر علوی» یکی از شاخههای اصلی شعر آیینی بهشمارمیآید که تاکنون مورد بررسی همهجانبه و علمی قرار نگرفتهاست و در اندک پژوهشهای انجامشده در این زمینه بیشتر به محتوا و درونمایة آن پرداختهشدهاست. رسالت دینی و کارکرد مذهبی این اشعار در گرو تأثیرگذاری عمیق این اشعار در مخاطب است. موسیقی یکی از عناصر سازندة شعر است که نقش مهمّی در زیباسازی کلام و تأثیر آن بر مخاطب دارد. در این جستار، سطوح چهارگانة موسیقی (بیرونی، کناری، درونی و معنوی) با روش توصیفی ـ تحلیلی در 3 مجموعه شعر علوی و در مجموع 158 شعر بررسیشدهاست. بررسی عناصر موسیقایی در این اشعار، حکایت از ارتباطی دوسویه میان موسیقی و محتوای این اشعار دارد. موسیقی در این اشعار، کمک شایانی به القای مفاهیم و معانی مورد نظر شاعران کرده و در مقابل درونمایه و محتوای این اشعار به موسیقی آن جهت دادهاست. برجستگی و قوّت موسیقی در دو سطح بیرونی و کناری، بیفروغبودن موسیقی درونی و معنوی و در حاشیه قرارگرفتن آن، استفاده از اوزان جویباری و شفّاف و توجّه به مضمون و محتوا در انتخاب وزن، گرایش به اوزان ساده و بیتکلّف، تنوّع وزنی، استفاده از قافیهها و ردیفهای مرتبط با موضوع و بهرهگیری دو سویه از آنها (کارکرد موسیقایی و انتقال معنا)، به کارگیری صنایع لفظی (تکرار، جناس و موازنه) و صنایع معنوی (تلمیح، مراعاتالنظیر و تضاد) از دیگر یافتههای این پژوهش است.
مسعود اسکندری
چکیده
ساخت قیدی- وصفی یعنی اینکه صفتی (هر نوع صفت) در جایگاه قید قرار بگیرد. در این پژوهش تلاش شده این مؤلفه زبانی در اشعار اخوان ثالث مورد واکاوی قرار بگیرد. مسأله اساسی این تحقیق نقطه عزیمت ذهن از زبانشناسی به تحلیل متون ادبی است که البته بحث جدیدی نیست، لیکن در این تحقیق بر عنصری از زبان یعنی ساخت قیدی- وصفی تأکید شده که نه کتب دستور زبان ...
بیشتر
ساخت قیدی- وصفی یعنی اینکه صفتی (هر نوع صفت) در جایگاه قید قرار بگیرد. در این پژوهش تلاش شده این مؤلفه زبانی در اشعار اخوان ثالث مورد واکاوی قرار بگیرد. مسأله اساسی این تحقیق نقطه عزیمت ذهن از زبانشناسی به تحلیل متون ادبی است که البته بحث جدیدی نیست، لیکن در این تحقیق بر عنصری از زبان یعنی ساخت قیدی- وصفی تأکید شده که نه کتب دستور زبان و نه آثاری که در حوزه شناخت و تحلیل متون ادبی براساس کارکردهایی که یک مقوله زبان میتواند داشته باشد، بدان نپرداختهاند؛ این در حالیست که دانش بلاغی نیز برای پرداختن به آن فاقد توان نظری لازم بوده است. جمع آوری اطلاعات در این تحقیق بر اساس روش کتابخانهای بوده و دادهها بر این اساس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که اخوان ثالث از ساخت قیدی- وصفی به منظور تصویرسازی شعری و توصیف صحنهها، ابهام ادبی و ایجاز بهره برده است.
مصطفی میردار رضایی
چکیده
حقیقتنمایی در کنار بیان رفتارهای عاشق و معشوق، رکن رکین مکتب وقوع است. بیشتر پژوهشهایی که در زمینهی بررسی مختصات ادبی این مکتب و طرز واسوخت انجامشده، در کنار اشاره به «سادگی و روانی زبان» به «عدم استفاده از شگردهای بلاغی» نیز اشاره کردهاند. از آنجا که کشف و توضیح چگونگی یک موضوع و پدیده، رسالت تحقیقات توصیفی ...
بیشتر
حقیقتنمایی در کنار بیان رفتارهای عاشق و معشوق، رکن رکین مکتب وقوع است. بیشتر پژوهشهایی که در زمینهی بررسی مختصات ادبی این مکتب و طرز واسوخت انجامشده، در کنار اشاره به «سادگی و روانی زبان» به «عدم استفاده از شگردهای بلاغی» نیز اشاره کردهاند. از آنجا که کشف و توضیح چگونگی یک موضوع و پدیده، رسالت تحقیقات توصیفی است، این مقاله به شیوهی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای نوشته شدهاست و میکوشد تا حضور گسترده و نقش مؤثر صناعت بیانی کنایه را در بازنمایاندن حالات وقوعی نشان بدهد و این خود نقیضِ فرضِ رایج در مطالعات مکتب وقوع است. حدود پژوهش، مطالعاتی است که در حوزهی مکتب وقوع انجام شده، امّا به عنصر بیانی کنایه توجّه نکردهاند؛ خاصه کنایههای موجود در کتاب صد سال عشق مجازی. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شگرد کنایه نقش مهمّ و بایستهای در آفرینش تصویرهای مکتب وقوع دارد و حضور گستردهی این صناعت در شعر وقوع نهتنها منافاتی با زبان سادهی این مکتب ندارد، بلکه به دلیل ماهیت کوچه و بازاری و مردمی بودنش، سبب روانی و سادگی زبان شعری وقوع نیز میگردد.
محسن ذوالفقاری؛ زهرا طالبلو؛ حجت اله امیدعلی؛ زهرا رجبی
چکیده
اهمیّت زبان و زیبایی از دیرزمان در ادبیّات مطرح بوده و این امر در مکتب های ادبی نیز نمود پیدا کرده است. برخلاف نظر علمای بلاغت سنّتی که معتقد بودند تصویرپردازی تنها از طریق صورخیال صورت می پذیرد. تصاویر خیال انگیز بسیاری وجود دارند که عاری از هرگونه صورت خیالی هستند و در انتقال احساس و عاطفۀ شاعر بسیار خوب عمل می کنند. آفرینش تصویر بدون ...
بیشتر
اهمیّت زبان و زیبایی از دیرزمان در ادبیّات مطرح بوده و این امر در مکتب های ادبی نیز نمود پیدا کرده است. برخلاف نظر علمای بلاغت سنّتی که معتقد بودند تصویرپردازی تنها از طریق صورخیال صورت می پذیرد. تصاویر خیال انگیز بسیاری وجود دارند که عاری از هرگونه صورت خیالی هستند و در انتقال احساس و عاطفۀ شاعر بسیار خوب عمل می کنند. آفرینش تصویر بدون صورخیال، خود از شیوه های خیال انگیزی و تصویر آفرینی است. مسألۀ اساسی این مقاله بررسی ویژگی های مکتب ادبی رمانتیسم در شعر منزوی و تحلیل و تبیین تصاویر مبتنی بر خیال و واقعیّت در مؤلفه های مکتبی اثر است. رمانتیسم نهضتی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که در قرن نوزدهم و با در هم شکستن قید و بندهای کلاسیک در اروپا شکل گرفت و شرایط اجتماعی ظهور آن در اواخر عصر مشروطه در ایران فراهم آمد. حسین منزوی از شاعران نوآور و توانای معاصر است که اصول مکتب رمانتیسم و احساسات فردی در بسیاری از اشعار وی به خوبی نمایان است. در مقالۀ حاضر به شیوۀ توصیفی – تحلیلی، در دو محور تصاویر حقیقی و تصاویر خیالی به تحلیل مؤلفه های شاخص مکتب رمانتیسم؛ از جمله انعکاس فردیّت شاعر در تصویر، اندوه و تأثیر آن بر تصاویر شعری شاعر، سایه واری و ابهام پدیده ها در تصویر و ... در غزل های منزوی پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد بسیاری از سروده های منزوی حاصل احساس رمانتیک گونۀ وی است.
محمود مهرآوران
چکیده
شبهجمله از مقولههای دستوری زبان فارسی است. در دستورهای زبان، برخی این موضوع را با نام صوت و برخی با عنوان شبهجمله مطرح کردهاند. این پژوهش به بررسی، تحلیل و طبقهبندی شبهجملهها، در همۀ صورتهای آن پرداخته و ویژگیهای گوناگون، برخی معیارها برای شناخت شبهجمله، تفاوت صوت با اسم صوت و شبهجمله با قید را بیان کرده و دسته بندی ...
بیشتر
شبهجمله از مقولههای دستوری زبان فارسی است. در دستورهای زبان، برخی این موضوع را با نام صوت و برخی با عنوان شبهجمله مطرح کردهاند. این پژوهش به بررسی، تحلیل و طبقهبندی شبهجملهها، در همۀ صورتهای آن پرداخته و ویژگیهای گوناگون، برخی معیارها برای شناخت شبهجمله، تفاوت صوت با اسم صوت و شبهجمله با قید را بیان کرده و دسته بندی معنایی آنها را ارائه کرده است. شبهجمله کلمه یا گروهی از کلمات فارسی و غیر فارسی است که فعل و ساختار جملۀ فارسی را ندارد اما معنی کامل جمله را دارد. جمله در زبان فارسی یا فعل دارد یا فعل ندارد؛ شبهجملهها در شاخۀ جملههای بیفعل قرار میگیرند. گونههای مختلف صرفی در این گروه قرار دارند. صوتها یکی از انواع شبهجمله هستند اما شبهجمله تنها منحصر به صوت نیست. برخی از اسمها، صفتها، ضمیرها و قیدها با تغییر آهنگ و داشتن تکیۀ ویژه شبهجمله واقع میشوند. همچنین بسیاری از ضربالمثلهای بیفعل، منادا، برخی از واژگان غیر فارسی (تُرکی، انگلیسی و فرانسه) و بسیاری از عبارات، افعال و جملههای پرکاربرد عربی در فارسی نیز شبهجمله هستند. شبهجملهها از نظر کارکرد و معنا در گروهها و طبقات مختلف تقسیم میشوند و بسیاری از عواطف و احساسات انسان را نشان میدهند. احساسات و عواطفی مانند: آرزو و امید، احترام و اطاعت، بیزاری و تنفّر، خشم، مهربانی و دلسوزی، سرزنش و توهین، پرسش، تأکید، تأسّف، تعجّب، تشویق و درد. در مجموع شبهجملهها احساسات و عواطف منفی را بیشتر منعکس میکنند. موضوع شبهجمله هم به حوزۀ صرف فارسی مربوط است و هم به حوزۀ نحو.
شهرزاد بهمنی
چکیده
استعارة انتقادی اهداف و ایدئولوژیهای سازندة معنای زبان را شناسایی میکند که راهبردی مهم، در جهت نظریة بلاغت برای مشروعیت زبانی در تحلیلهای گفتمانی است. داستانهای بخش اساطیری شاهنامه، از کیومرث تا کیخسرو که در طرح طبقهبندی زمینة ایدئولوژیک گفتمان قرار دارد، در این نوع تحلیلها گنجانده میشود تا بتوان زیرساخت معناهای زبانی ...
بیشتر
استعارة انتقادی اهداف و ایدئولوژیهای سازندة معنای زبان را شناسایی میکند که راهبردی مهم، در جهت نظریة بلاغت برای مشروعیت زبانی در تحلیلهای گفتمانی است. داستانهای بخش اساطیری شاهنامه، از کیومرث تا کیخسرو که در طرح طبقهبندی زمینة ایدئولوژیک گفتمان قرار دارد، در این نوع تحلیلها گنجانده میشود تا بتوان زیرساخت معناهای زبانی را از آنها استخراج کرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین این مسئله است که فردوسی چگونه از زبان جهت تولید زیرساختها و بازتولید روابط قدرت سازندة گفتمان بهره برده است و با استفاده از چه راهبرد زبانی این مسئله را گفتمانسازی میکند؟ برای دستیابی به این هدف، در این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر پایة منابع کتابخانهای است، از چارچوب نظری تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر رویکرد نورمن فرکلاف استفاده میشود. نتیجة پژوهش نشان میدهد: فردوسی با استفاده از شخصیتپردازی که استعارههای او را شکل میدهد، توانسته زیرساختها و روابط قدرت سازندة گفتمان را در دو فرایند نهادی و اجتماعی، گفتمانسازی کند. استعارههایی که فردوسی به کار برده، در طرحی طبقهبندی انسجام یافته که موضع فکری و دیدگاه طبقاتی او را در دفاع از ساختارهای جامعه و ارزشهای نهفته در زیربنای آن نمایان میکند.آنچه به فهم استعارههای متن کمک میکند، پیشفرضهای مهمی در خصوص ویژگیهای صوری است که استعارهها را به ارزشهای اجتماعی و روابط قدرت پنهان متن پیوند میدهد. شناسایی استعارههای انتقادی که عبارتند از: فرّه، گاو، فریدون و کیخسرو، ضحاک و افراسیاب به کشف معانی فراتر ازسطح زبانی و افزایش آگاهی انتقادی نسبت به نقش زبان در حفظ و تغییر روابط اجتماعی گفتمان کمک میکند.
خدابخش اسداللهی؛ ولی علی منش؛ زهرا فتحی
چکیده
در زبان فارسی فرایندهای متعددی برای واژهسازی وجود دارد. ساخت انواع واژه بر پایۀ موازین و معیارهایی صورت میگیرد که برای زبان پذیرفته شده و معهود است. عدول از این موازین به هنجارشکنی زبانی منجر میشود. در شعر سبک هندی، واژههای تازۀ فراوانی ساخته شدند. یکی از مهمترین فرایندهای ساخت واژه در سبک هندی که موجب غنای زبان هم شده، اشتقاق ...
بیشتر
در زبان فارسی فرایندهای متعددی برای واژهسازی وجود دارد. ساخت انواع واژه بر پایۀ موازین و معیارهایی صورت میگیرد که برای زبان پذیرفته شده و معهود است. عدول از این موازین به هنجارشکنی زبانی منجر میشود. در شعر سبک هندی، واژههای تازۀ فراوانی ساخته شدند. یکی از مهمترین فرایندهای ساخت واژه در سبک هندی که موجب غنای زبان هم شده، اشتقاق است. در سبک هندی، علاوه بر اینکه بر اساس قواعد عادی و متداول واژهسازی، واژههای مشتق جدیدی ساخته شدند، نیز نوعی واژههای مشتق به وجود آمدند که از قواعد و نظام حاکم بر ساخت واژه عدول کردهاند. این نوع ساختار واژهها، دورپروازی خیال و ارادۀ معنای جدید را به شکل بهتر نشان میدهد. طالب آملی که از شاعران بنام و برجستۀ سبک هندی است، انواع واژههای تازه آفریده است. در این میان، واژههای مشتق فراهنجاری وجود دارند که در ساختار آنها، در محور همنشینی وندهای اشتقاقساز با تکواژ پایه، تخطّی و عدول صورت گرفته است. در مقالۀ حاضر به بررسی و تحلیل این نوع واژهها در اشعار طالب آملی پرداخته شده است. نتیجه آنکه: طالب آملی با استفاده از انعطاف زبان فارسی و نوآوری در قاعدۀ اشتقاق هم موجب انکشاف زبان فارسی و هم موجب برجستگی کلامش شده است تا به سهم خود نشان دهد زبان فارسی از حیث صرفی کممایه نیست.
نسرین اسکندری
چکیده
چکیده شهنشاهنامهها مجموعهای حماسی هستند و حماسه گونهای از اشعار وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگیهای قومی یا فردی میپردازد. شهنشاهنامۀ سلیمانی از آثار حماسی مصنوع است که بیستویکهزار بیت دارد و به تقلید از شاهنامه فردوسی در قالب مثنوی و بحر متقارب و در ذکر سفرها و فتوحات سلطان سلیمان قانونی سروده شده ...
بیشتر
چکیده شهنشاهنامهها مجموعهای حماسی هستند و حماسه گونهای از اشعار وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگیهای قومی یا فردی میپردازد. شهنشاهنامۀ سلیمانی از آثار حماسی مصنوع است که بیستویکهزار بیت دارد و به تقلید از شاهنامه فردوسی در قالب مثنوی و بحر متقارب و در ذکر سفرها و فتوحات سلطان سلیمان قانونی سروده شده است. از آنجا که ادبیات را گاه در بیانی که شاید دور از اغراق نباشد معادل با توصیف دانستهاند این مقاله کوششی است در جهت بررسی توصیفهای مشخص و متمایز این منظومه(مقدار، نوع، موضوع و کارکرد توصیفات) و بسامد آنها در این منظومه مغفول. براین اساس توصیف که از موضوعات و شگردهای مهم داستان پردازی در شهنشاهنامه سلیمانی است، در مقدارهای متنوع کمترین واحد: کمتر از یک جمله و بیشترین واحد: جملهی مرکب و چند جمله و در نوع عینی و ذهنی و گاه تصویری با موضوعاتی چون وصف میدانهای نبرد و پهلوانان و آلات جنگی، وصف بهار و عناصر طبیعت، وصف زیبایی کنیزکان و جوانان، وصف سرما و... و در کارکردهای شعری (ایجاد احساس و تخیل و عاطفه) و گاه داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. شاعر برای تصویرسازی از آرایههای اغراق، استعاره، تشبیه، کنایه و تشخیص استفاده نموده است.